کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کل تپه ٔ فیض اﷲبیگی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
کُل کُل
واژهنامه آزاد
قُل قُل، قُل قُل زدن
-
کِل زدن
واژهنامه آزاد
کِ = کِل زدن یا کِل کشیدن در اصطلاح مردمان غرب و جنوب ایران یعنی هلهله کردن زنان. صدایی که با حرکت تند زبان ایجاد می شود و همزمان فاصله میان دو انگشت شست و سبابه بین دهان و بینی قرار می گیرد.
-
کل گنجی
واژهنامه آزاد
منطقه تفریحی در روستای هنام از توابع شهرستان الشتر در استان لرستان
-
کل کردن
واژهنامه آزاد
(مازنی وگرگانی) kel kardan؛ شخم زدن.
-
کل گنجی
واژهنامه آزاد
منطقه تفریحی در روستای هنام از توابع شهرستان الشتر در استان لرستان
-
کل تو
واژهنامه آزاد
کِلِّ تُوْ:(kelletouw) در گویش گنابادی یعنی سرگیجه ، سر درد