کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کلاگر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کلاگر
واژهنامه آزاد
کلاگر با کسره ک و گ در گویش تبری (مازنی) ساخته شده از دو جزء «کلا» به معنای محله و آبادی و آباد و پسوند «گر» به معنای کننده است که در کنار هم معنای آباد کننده را می رسانند. این کلمه در مازندران به طایفه بزرگی اطلاق می شود که از لحاظ جمعیتی از ساری تا...
-
کلاگر
واژهنامه آزاد
(کِ گِ)؛ کلاگر از ترکیب کلا و گر تشکیل می یابد. «کلا» که می توان آن را با کلات معادل دانست در زبان تپوری (تبری) به معنای آباد، آبادی و جایگاه است و «گر» نیز پسوندی فاعل ساز می باشد. کلاگر در مجموع به معنای آبادکننده می باشد که در مازندران به طایفه بز...
-
جستوجو در متن
-
منقارپی
واژهنامه آزاد
مُ پِ منقارپی:نام یکی از روستاهای شهرستان فریدون کنار مازندران و در منطقه باریک رود این شهرستان می باشد. صورت صحیح منقارپی، مونگارپه یا همان مونگارپی می باشد. مونگارپه از دو قسمت مونگار به معنای ماه نگار و منعکس کننده ماه و مهتابی، و په به معنای پهل...