کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کلأت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
کلات
واژهنامه آزاد
کُلّات:بی مصرف. بدرد نخور. فرسوده. هر چیز خراب و مستعمل را می گویند.
-
کلات مند
واژهنامه آزاد
پرستشگاه زردتشیتان یا یکی از معابد پرستش مهر که هنوز قدمت آن مشخص نشده که در شهرستان دشتی در فاصله 20 کیلومتری خورموج واقع است
-
جستوجو در متن
-
لایین نو
واژهنامه آزاد
روستایی درخراسان رضوی از توابع شهرستان کلات نادری که ما بین شهرستان کلات نادری و شهرستان درگز، در 180کیلومتری مشهد واقع شده است.
-
خطیرکلا
واژهنامه آزاد
روستای از توابع بالا تجن بخش مرکزی شهرستان قائم شهر می باشد کهاز جنوب همجوار روستای گاوان آهنگر می باشد که خطیر به معنی بزرگ و کلا به معنی کلات است
-
آسک
واژهنامه آزاد
مصغر آس به معنی آسیاب -آسیاب کوچک-نام شهر باستانی در خوزستان بوده که آثار و بقایای آن در منطقه کوه کلات در شهرستان هندیجان نزدیک روستای چم تنگ است
-
کلاگر
واژهنامه آزاد
(کِ گِ)؛ کلاگر از ترکیب کلا و گر تشکیل می یابد. «کلا» که می توان آن را با کلات معادل دانست در زبان تپوری (تبری) به معنای آباد، آبادی و جایگاه است و «گر» نیز پسوندی فاعل ساز می باشد. کلاگر در مجموع به معنای آبادکننده می باشد که در مازندران به طایفه بز...