کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کف دست پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
هلی کف کف
واژهنامه آزاد
هُلیْ کُفْ کُفْ:(holikofkof) در گویش گنابادی یعنی هلی کوپتر ، چرخبال
-
جستوجو در متن
-
چاپول
واژهنامه آزاد
دست زدن ؛ کف زدن
-
چاپولچی
واژهنامه آزاد
کسی که کف می زند؛ کسی که دست می زند
-
پرمچل
واژهنامه آزاد
با کف یک دست محکم کوبیدن بر سر کسی
-
تبلت
واژهنامه آزاد
(واژۀ پیشنهادی کاربران) پَلمَک. گونه ای رایانۀ کوچک که در کف دست (به انگلیسی palm) جا می شود. «پلمه» واژه ای پارسی است که در دهخدا نیز آمده است.
-
tablet
واژهنامه آزاد
پَلمَک. گونه ای رایانۀ کوچک که در کف دست (به انگلیسی palm) جا می شود. «پلمه» واژه ای پارسی است که در دهخدا نیز آمده است.
-
شکر سیاه
واژهنامه آزاد
کشت نیشکر هر ساله از اردیبهشت ماه آغاز شده و بعد از گذشت ۸ماه در اوایل دی برداشت می شودوبرای اینکه ماحصل دست رنج کشاورزان به بازار عرضه شود پس از تمیز کردن نیشکر درکارگاهای سنتی آب نیشکرها که به زبان گیلکی به آن “شکرلوله” گفته میشود با استفاده از دست...