کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کش دادن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
شره کش
واژهنامه آزاد
(شُرّه کش) خیلی زود، سریع
-
کش لقمه
واژهنامه آزاد
پیتزا
-
گردن کش
واژهنامه آزاد
پهلوان
-
یک کش
واژهنامه آزاد
به فتح ی و سکون ک ،فتح ک :یک دنده و لج باز
-
لنجاره کش
واژهنامه آزاد
کشان کشان رفتن - پا کشیدن روی زمین و رفتن
-
حکم کش
واژهنامه آزاد
محکوم می شود در متن های نظامی گنجوی
-
شام کش
واژهنامه آزاد
به کفگیر می گویید شام کش
-
اتش کش
واژهنامه آزاد
اَتِشْ کَشْ:(ateshkash) در گویش گنابادی یعنی خاک انداز ، خاکروبه ، وسیله ای که در زمان باستان برای انتقال آتش از محلی به محل دیگر از آن سود می جستند.
-
کش و قوس
واژهنامه آزاد
پیچ و تاب.
-
دو ته کش
واژهنامه آزاد
دُوْ تَهْ کِشْ:(do tah kesh) در گویش گنابادی یعنی داخلش را تمیز کن ، به آن داخل بکش ، به درون بکشان
-
جستوجو در متن
-
تقدمه
واژهنامه آزاد
تَقدِمِه؛ پیش کش دادن، هدیه دادن.
-
تج ونج
واژهنامه آزاد
تکرار یک موضوع، انتقال موضوع به سایر افراد، کش دادن
-
کنه
واژهنامه آزاد
کَنِه ( kane): در معنای علمی و بیولوژیک: کَنه ها از جانوران کوچک انگلی هستند. کنه ها بندپا هستند و از نظر علمی به دو گروه کنه های حیوانی یا Ticks و سایر کنه ها یا MItes تقسیم می شوند که گروه اخیر را برخی هیره می نامند. در باور عامه نام کنه فقط به کن...