کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کسی که مرغداری میکند پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
خطی بر کسی فرو کشیدن
واژهنامه آزاد
باطل کردن و کسی را به حساب نیاوردن
-
رشک بردن بر سعادت کسی
واژهنامه آزاد
غبطه خوردن.
-
جستوجو در متن
-
جقی
واژهنامه آزاد
کسی که خود ارضایی میکند
-
بیر
واژهنامه آزاد
بیر یعنی حافظه خاطره نوشته مکتوب دبیر کسی که این حافظه را بازگو میکند کسی که نوشته ها را میگوید و بازگو میکند و یاد میدهد دبیره یعنی نوشتار
-
مانیفست
واژهنامه آزاد
سندی است که یک حزب سیاسی منتشر میکند در این سند برنامه ها و هدفهایی را که پس از در دست گرفتن قدرت باید دنبال کند مشخص میکند (قانون)
-
متأله
واژهنامه آزاد
کسی که خدا را عبادت میکند,عابد,زاهد
-
دیزل چی
واژهنامه آزاد
کسی که بر روی دیزل کار میکند
-
مرئوس
واژهنامه آزاد
کسی که زیر دست رئیس کار میکند.
-
رژلب
واژهنامه آزاد
چیزی که به لب میزنند و آن را رنگی میکند
-
کتفله
واژهنامه آزاد
لوله ای که آب راواردباغ میکند
-
زنگو
واژهنامه آزاد
حیوانی شبیه سنجاب که مرغ و جوجه شکار میکند
-
کر زنگو
واژهنامه آزاد
حیوانی شبیه سنجاب که مرغ و جوجه شکار میکند
-
طنزکار
واژهنامه آزاد
مترادف کمدین:هنرپیشه ای که کار طنز میکند یا نویسنده ای که فیلم طنز مینویسد: comedian
-
برغو
واژهنامه آزاد
داستان سرای عاشقان را گویند/عاشیقی که با ساز دوتار و یا دیوان داستان سرایی میکند و داستان ها و افسانه های آمیانه ای چون کوراوغلو را روایت میکند.