کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کرناى پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کرناى
واژهنامه آزاد
کَرنای؛ نوعی ساز اصیل و باستانى ایرانى که مانند شیپور در جنگ ها و آماده باش ها و اطلاع رسانى های عمومی کاربرد داشته است.
-
کرناى
واژهنامه آزاد
کَرنای؛ یکی از سازهای اصیل و باستانى ایرانى که مانند شیپور در جنگها و آماده باش ها و اطلاع رسانى ها کاربرد داشته است.
-
واژههای مشابه
-
کرنای
واژهنامه آزاد
[کَ ر رِ/رَ] کره نای، کرنا؛ بوق جنگی. نوعی ساز بزرگ، مانند شیپور، که به ویژه در جنگ ها و برای خبر کردن مردم در آن می دمیدند.
-
جستوجو در متن
-
کره نای
واژهنامه آزاد
[کَ ر رِ/رَ] کرنای، کرنا؛ بوق جنگی. نوعی ساز بزرگ، مانند شیپور، که به ویژه در جنگ ها و برای خبر کردن مردم در آن می دمیدند.
-
کره ناى
واژهنامه آزاد
[ک َرْ رَ / رِ] کَرّه ناى، کرنای، کرنا، کارنا؛ شیپور، بوق، بوق جنگی. سازى باستانى و ایرانى شبیه شیپور که براى اطلاع رسانى به ویژه در جنگ ها کاربرد داشته است. مثال: ز بس نعره و نالهٔ کره نای/ همی آسمان اندر آمد ز جای (فردوسی)؛ برآمد خروشیدن کرنای/ دم ...