کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کرده بان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
شاخاب ،شاخه یی ازآب که درخشکی پیشروی کرده است
واژهنامه آزاد
شاخه ای ازآب که درخشکی پیشروی کرده است
-
جستوجو در متن
-
دوستاق بان (دوستاخ بان)
واژهنامه آزاد
زندان بان
-
بان ویزه
واژهنامه آزاد
(کردی) اهالی ده بالا؛ ساخته شده از بان به معنی بالا و ویزه (که قبلاً هوزه بوده) به معنی مردم.
-
گاپون
واژهنامه آزاد
گاومیش بان،چوپان گاومیش
-
گندم بان
واژهنامه آزاد
نام روستایی در دهستان خاوه ی شهرستان نورآباد لرستان
-
سیدو
واژهنامه آزاد
سَیِدُوْ (sayedow) در گویش گنابادی یعنی سایه بان
-
هاوانا
واژهنامه آزاد
[مردانه] هاوانی:هاون گاه، نام گاه ی از شبانه روز که از آغاز روشنایی تا نیم روز میباشد. نام ایزد نگه بان هنگام هاون گاه. برابر واژه ی اوستایی هاوانا (hâvânâ) «گاه ی از شبانه روز».
-
مره یا مر
واژهنامه آزاد
در زبان کردی جایی را گویند که آب از آن سرا زیر شود . مانند مریوان ، که شهری در کردستان است به معنی مَرَ+او+ بان محلی که سرا زیر شدن آب را در خود نگاه بانی می کند
-
کندوبان
واژهنامه آزاد
نگهدار کَندوی عسل (مانند باغبان)، کسی که کار نگهداری و رسیدگی به کندو، مانند حفاظت کلی، مراقبت غذایی و بهداشتی، حمل و نقل و برداشت عسل را بر عهده دارد و معمولاً صاحب کندوهاست. واژۀ ساخته شده از کندو (خانۀ زنبور عسل) و پسوند فارسی بان (نگاهبان و مراقب...
-
آوش
واژهنامه آزاد
آوش یک کلمه ی کوردی که از دو بخش آو که به معنی آب و بَش به معنی سهم می باشد گرفته شده که میشود کسی که آب پخش میکند یا همان ساقی و همچنین این کلمه آوش نام شخصی بوده که در منطقه ای کوهستانی و زیارتی در حدود 80 کیلومتری جنوب شرق کرمانشاه در منطقه ی زیار...
-
گالش
واژهنامه آزاد
در بارۀ واژۀ "گالش" در زبان مازندرانی "اش" (با کسره زیر الف) از مصدر دیدن می آید؛ "گله اش(galle esh) "یعنی گله بان و کسی که پاپی گله است. در زبان مازندرانی، گالش به معنی کفش خام چرمی یا لاستیکی هم آمده است که در اصل به صورت "کالوش یا کاله پوش" یا هم...
-
زوله
واژهنامه آزاد
نام یکی از ایلات قدیمی کرد در استان کرمانشاه می باشد. دراستان کرمانشاه 14 ایل و یک طایفه مستقل وجود دارد:ایل کلهر، سنجابی، قلخانی ، بان زرده ، کرند ، گوران ، جاف ، ثلاث باباجانی ، پایروند و طایفه مستقل عثمانوند و ایلات جمهور، ترکاشوند ، زوله و زنگنه ...