کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
دلنگو کردن
واژهنامه آزاد
آويزان كردن
-
فزع کردن
واژهنامه آزاد
ترسيدن
-
بوار کردن
واژهنامه آزاد
این عبارت کنایی در تاریخ جهانگشای جوینی به معنی کشتن است.باید از بور باشد که واژه ای در قران کریم است به معنای تباه مثلا قوما بورا یعنی قومی تباه شده .
-
رد کردن
واژهنامه آزاد
استنکاف
-
تورک کردن
واژهنامه آزاد
Tork Kardan هاپ هاپ کردن، بانگ سگ، بانگ و آوای سگ زمانی که بیگانه ای را در خانه صاحب خود ببیند. بانگ سگ در هنگام حمله.
-
محکم کردن
واژهنامه آزاد
(واژۀ پیشنهادی کاربران) برجاییدن.
-
التفات کردن
واژهنامه آزاد
پروا داشتن
-
فرو کردن
واژهنامه آزاد
گستردن، دراز کردن. سر برآور از گلیمت ای کریم پس فرو کن پای بر قدر گلیم منطق الطیر عطار، ت؛شفیعی:ش.بیت:379
-
قمار کردن
واژهنامه آزاد
قنداق کردن
-
وادی کردن
واژهنامه آزاد
پیدا کردن
-
تیار کردن
واژهنامه آزاد
آماده کردن
-
آقاسه کردن
واژهنامه آزاد
فشردن
-
آقاسه کردن
واژهنامه آزاد
فشاردادن در گویش ورامینی
-
پدوم کردن
واژهنامه آزاد
پدوم کردن:(Pedoom) _ به معنی ورم کردن ، آماس کردن ،بادکردن قسمتس از اعضای بدن.
-
سه کردن
واژهنامه آزاد
کنایه از خرابی و ناتوانی شدید و فضاحت بار در انجام دادن کاری.