کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کبک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
کوگ
واژهنامه آزاد
کبک
-
کوگ
واژهنامه آزاد
کبک
-
کهلیک
واژهنامه آزاد
کبک
-
ککلی
واژهنامه آزاد
(ترکی؛ کوران ترکیه، فاروج) کبک.
-
کوکر
واژهنامه آزاد
نام پرنده ای است از خانواده کبک که در مناطق گرمسیری زندگی می کند
-
ترتو(tertou)
واژهنامه آزاد
در گویش محلی روستای فراشاه یزد هرگاه نان پوسیده و کبک بزند به ان ترتو می گویند.
-
بگیل
واژهنامه آزاد
اصطلاح مرغـبازان و بودنه بازان است. وقـتی پرنده ای در جنگ گریخت دیگر با هـیچ حریفی تاب مقاومت و ایستادگی را ندارد و به اصطلاح رُخ نمیشود. چنین پرنده ای را "بگیل" نامند ؛ مرغ بگیل، بودنۀ بگیل، کبک بگیل و ....