کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کاغذ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
گرماژ
واژهنامه آزاد
وزن کاغذ. هرچه گرماژ کاغذ بیشتر باشد، کاغذ سنگین تر است.
-
Letter Scraps
واژهنامه آزاد
تکه کاغذ پاره، کاغذ دور ریختنی
-
قاغاذ
واژهنامه آزاد
کاغذ
-
اوریگامی
واژهنامه آزاد
اُوریگامی یا «هنر کاغذ و تا» یکی از کاردستیهای محبوب ژاپنی است که امروزه در سراسر جهان طرفداران زیادی دارد. "اوری" به معنای "تا کردن" و "گامی" به معنای "کاغذ" می باشد. بنابراین اریگامی هنر و اندیشهٔ تا دادن کاغذ است
-
چوکا
واژهنامه آزاد
کارخانه چوب و کاغذ
-
بوکراسی
واژهنامه آزاد
کاغذ بازی متداول در ادارات
-
فیلیگران
واژهنامه آزاد
نگاراب، واترمارک (به انگلیسی)، فیلیگران (به فرانسوی). آن نگاره ای آبگون و کمرنگ است که در خاز کاغذ (خمیر کاغذ) چاپ می شود. هنگامی که کاغذ را در برابر چشمۀ شید (منبع نور) بگیرند، آن تَراپدید می شود. اسکناسها نگارابهایی از بزرگان، تاج، شهباز و مانند آن...
-
watermark
واژهنامه آزاد
نگاراب، فیلیگران (به فرانسوی). آن نگاره ای آبگون و کمرنگ است که در خاز کاغذ (خمیر کاغذ) چاپ می شود. هنگامی که کاغذ را در برابر چشمۀ شید (منبع نور) بگیرند، آن تَراپدید می شود. اسکناسها نگارابهایی از بزرگان، تاج، شهباز و مانند آن دارند.
-
کاغذدان
واژهنامه آزاد
جای ریختن کاغذ. مانند آتشدان، گلدان، نمکدان.
-
کاغذخردکن
واژهنامه آزاد
دستگاهی است که برای خردکردن کاغذ به کار می رود. معادل انگلیسی آن Paper shredder است.
-
گرته برداری
واژهنامه آزاد
طرح زدن بر پارچه یا کاغذ و. . . برای کپی برداری. وام گیری زبانی به صورت :واژگانی، اصطلاحی، نحوی.
-
جغن جغن
واژهنامه آزاد
جغن جغن کردن به کسر ج و غ و سکون ن به معنای پاره پاره کردن - خرد کردن جسمی که مثل کاغذ یا پارچه که حالت انعطاف دارد
-
دراچی
واژهنامه آزاد
نام یکی از ایل های کرد ایرانی. در افسانه های کردی، نام مردی تنومند و رئیس ایل دراچی که شب ها زیر نور ماه می نشسته و دردِدل های خود را روی کاغذ می آورده است .
-
دالبر
واژهنامه آزاد
علت نامگذاری این واژه:اگر لبه هرچیزی مثل پارچه - کاغذ - تخته و... را بشکل حرف (د) (دال) پشت سرهم ببرید آنرا دالبر گویند.
-
پونس
واژهنامه آزاد
پونِس یا پونِز یا میخ شَستی؛ میخ ریز نوک تیزی است که قاب بشقابی شکل کوچکی دارد و با فشار انگشتِ شست روی قاب وارد دیوار می شود. بیشتر برای الصاق کاغذ به دیوار استفاده می شود.