کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کار ناکرده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
استیل کار
واژهنامه آزاد
انجام دهنده کار استیل
-
اندر کار
واژهنامه آزاد
درون کار.
-
احلیل کار
واژهنامه آزاد
فریب کار.
-
بدل کار
واژهنامه آزاد
در اصطلاح سینما جای گزین
-
کار واش
واژهنامه آزاد
شست وشوی ماشین . محلی که در آن ماشین میشویند. از واژه ی انگلیسی car wash گرفته شده است
-
ابریشم کار
واژهنامه آزاد
آن که تارهای پیله به هم کند و خیط و رشته سازد.
-
پخش کار
واژهنامه آزاد
توزیع کننده کسی که کار توزیع را عهده دار می شود
-
اضافه کار
واژهنامه آزاد
بیش کار
-
کار اموزی
واژهنامه آزاد
کسی که مشغول آموختن کاریست
-
محل کار
واژهنامه آزاد
کارجا، کارجای.
-
توبه کار
واژهنامه آزاد
(پهلوی) پَتِتیک.
-
کار از نو
واژهنامه آزاد
حرکتی تازه
-
کسب و کار
واژهنامه آزاد
تجارت ، حرفه ،پیشه ،تجارت
-
سر کار گذاشتن
واژهنامه آزاد
وعده پوچ دادن، به کاری بیهوده مشغول داشتن کسی
-
به لم این کار آشناست
واژهنامه آزاد
به پیچ و خم چیزی وارد بودن