کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چیز کج پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
چیز شر
واژهنامه آزاد
حرف های بی معنی - حرف بی ربط - سُخنوریه بی پایه و اساس
-
جستوجو در متن
-
کج
واژهنامه آزاد
(به ضم کاف) مخفف کجا،مکان
-
خاله
واژهنامه آزاد
کج
-
بنکن
واژهنامه آزاد
کج بیل.
-
کژتابه
واژهنامه آزاد
(ک َژتاب ِه) شکل کج و معوج از چیزی؛ کج تابیده شده. تعبیر و تفسیری نادرست و ناراست از مفهومی.
-
کج روی
واژهنامه آزاد
راه اشتباه
-
گزدم
واژهنامه آزاد
عقرب- کج دم
-
اریب
واژهنامه آزاد
(گنابادی) اُرِیْب؛ کج و کوله.
-
کلاژ دم
واژهنامه آزاد
کِلاژ دُم؛ کج دم، کژدم.
-
قرقاج
واژهنامه آزاد
(مازنی) قِرقاج؛ کج و معوج، حالتی نامیزان.
-
کلاژ دم
واژهنامه آزاد
در زبان لکی به معنی کج دم (عقرب) است .
-
کلج
واژهنامه آزاد
کُلْجِ:(kolje) در گویش گنابادی یعنی منحرف ، کج ، دارای انحناء
-
کچلام
واژهنامه آزاد
کج: پیله ابریشم لام: زیاد کچلام: محلی که تولید پیله ابریشم انبوه بوده
-
دپاکنی
واژهنامه آزاد
دهن کجی . [دَ] [کُ] لوچه پیچک . عملی که کودکان کنند استهزاء کسی را با کج کردن دهان و بعض پاره های روی . ادا. شکلک . عمل والوچانیدن کسی را. دهان و خطهای روی را بر کسی کج کردن به نشانه ٔ اینکه تو بدین صورت و شکلی.(دهخدا) - دهن کجی کردن به کسی ؛ خود را ...