کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چُنگ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
چنگ
واژهنامه آزاد
(گنابادی) چُنگ؛ نوک پرندگان، منقار. || نوک و قلۀ کوه.
-
چنگ زدن
واژهنامه آزاد
پنج زدن.
-
واژههای همآوا
-
چنگ
واژهنامه آزاد
(گنابادی) چُنگ؛ نوک پرندگان، منقار. || نوک و قلۀ کوه.
-
جستوجو در متن
-
تصرف
واژهنامه آزاد
به چنگ آوردن، گرفتن.
-
قپ ریت
واژهنامه آزاد
تلاش زیاد با چنگ و دندان
-
پنج زدن
واژهنامه آزاد
پنجه زدن، چنگ انداختن.
-
تشبت
واژهنامه آزاد
بر وزن تفعل؛ چنگ زدن به چیزی.
-
برخال
واژهنامه آزاد
بَرخال. (علوم ریاضی) ساختاری هندسی متشکل از اجزایی که با بزرگ کردن هر جزء به نسبت معین، همان ساختار اولیه به دست آید. مترادف این واژه در زبان انگلیسی «fractal» ( فِرَکتال ) است. (منبع:واژه نامۀ فرهنگستان زبان و ادب فارسی) توضیحات:واژۀ «بَرخال» متشکل...
-
نخجیربانی
واژهنامه آزاد
صیادی، شکارجی گری؛ مثال: مو آن باز سفیدم همدانی/ لانه در کوه دارم سایبانی/ به بال خود پرم کوهان به کوهان/ به چنگ خود کرم نخجیربانی (بابا طاهر عریان).
-
گیرور
واژهنامه آزاد
گیروَر یا گیروا یا گیروَه:(تالشی)با آغوش گشوده برای گیرآوردن زمان مناسب ماندن، پنهانی برای به چنگ آوردن دشمن بدنبال او گشتن، فرصت، زمان مناسب، زمان بدست آمده، زمان درخور، بزنگاه، فرصت مناسب برای رهایی از بند، زمان درخور برای به چنگ آوردن کسی یا چیزی،...
-
فرصت
واژهنامه آزاد
گیروَر، گیروا یا گیروَه، (تالشی) زمان، با آغوش گشوده برای گیرآوردن زمان مناسب ماندن، پنهانی برای به چنگ آوردن دشمن بدنبال او گشتن، زمان مناسب، زمان بدست آمده، زمان درخور، بزنگاه، زمان مناسب برای رهایی از بند، زمان درخور برای به چنگ آوردن کسی یا چیزی،...