کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چه کندن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
چه تیو
واژهنامه آزاد
دختر یتیم و در مقابل آن (هه تیو) است به معنای پسر یتیم
-
چه تیو
واژهنامه آزاد
دختر یتیم و در مقابل آن (هه تیو) است به معنی پسر یتیم
-
سی چه
واژهنامه آزاد
برای چی ، واسه چی
-
مدولهای استاندارد یعنی چه
واژهنامه آزاد
پودمان:رشته های درهم پیچیده درون یک بافت، همچون رشته های عصبی که در بدن پودمان عصبی را می سازند. پودمان، آمیزه ای است از " پـود" و پسوند "مان" ، که برای رساندن معنی مدول (- فرانسه ) یا ماجول (انگلیسی ) ساخته شده است. مفهوم مدول، که از اصل لاتینی مدول...
-
به تو چه
واژهنامه آزاد
به تو ربطی نداره
-
دو لوک چه
واژهنامه آزاد
دریچه کوچکی که در سقف اطاقهای خانه های گلی با سقف گنبدی جهت تبادل هوا و نور گیری اجرا می شد
-
به من چه
واژهنامه آزاد
به من ربطی ندارد؛ در حیطۀ وظایف من نیست.
-
نقیصه وکاستی به چه معناست
واژهنامه آزاد
کمبود
-
آبونمان ( این کلمه فارسی نیست چه خوب است معادل فارسی آن را داشته باشیم)
واژهنامه آزاد
هزینه عضویت
-
جستوجو در متن
-
استاد دل کندن
واژهنامه آزاد
شخصی که به مرحله ای میرسد که دل کندن از همه چیز برای او راحت می شود و به اصطلاح در دل کندن به درجه استادی میرسد.
-
بلو
واژهنامه آزاد
(گیلکی) [balu]؛ نوعی بیل برای کندن زمین.
-
پال
واژهنامه آزاد
(گنابادی) کندن، حفاری، جست و جو.
-
دمار در آوردن
واژهنامه آزاد
پوست کسی یا چیزی را کندن، به سختی کسی را مجازات کردن
-
از پای در اوردن
واژهنامه آزاد
خسته کردن، کلک کسی را کندن، از دست کسی راحت شدن