کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
چل
واژهنامه آزاد
(گنابادی) چِلْ؛ عدد چهل. || هورا کشیدن، فرمانی برای شادی کردن و ابراز خوشحالی جمعی. || چُلْ؛ کلیتوریس (Clitoris) || چَلَ؛ چاله، گودال، قبر، گور.
-
واژههای مشابه
-
چل کاشتن
واژهنامه آزاد
(لری بروجردی) چَل کاشتن؛ اصرار کردن.
-
جستوجو در متن
-
کرچیان
واژهنامه آزاد
با توجه به نقل قول از بزرگان و سرمای معروف منطقه ی چل گز ذر همین روستا و خود کلمه ی کرچ که گویا به همین ویژگی سرمای شدید اشاره دارد ،این معنی دور از ذهن نیست