کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چشم کرده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
چشم دادن
واژهنامه آزاد
بالذت تماشاکردن
-
چشم دادن
واژهنامه آزاد
با دقت نگاه کردن.
-
چشم نواز
واژهنامه آزاد
خیره کننده
-
آب ز چشم راندن
واژهنامه آزاد
اب رخ عاشقان مریزید/ تا اب ز چشم خود نرانید
-
چشم و چراغ
واژهنامه آزاد
امید
-
چشم و چار
واژهنامه آزاد
[عا.] یه معنای چشم. «الآن دیگه چشم و چارم نمیبینه.» «اشک از چشم و چارم جاری بود.»
-
چشم به دهان دوخته
واژهنامه آزاد
منتظر ادامۀ صحبت، منتظر صحبت کردن.
-
چشم ها را چار کردن
واژهنامه آزاد
مشورت کردن
-
جستوجو در متن
-
خطاشی
واژهنامه آزاد
خطاشی یکی از انواع شیوه های خوشنویسی است که آن را به صورت واژه ای همچون «نقاشی خط» ، «خط نقاشی» ،«خطاشی» همچنین دو واژه ای «نقاشی خط»،«خط نقاشی» می نامند، خطاشی یا همان نقاشی خط، طی چند دهه اخیر رشد چشم گیری کرده است، از آثار معروف نقاشیخط می توان به...
-
کریت
واژهنامه آزاد
در جغرافیای این منطقه خرابههای دو شهر معروف به طبسین (طبس و کُرین) به چشم میخورد. کُرین نام یکی از شهرهای مهم دوره ساسانی بوده است. روند ویرانی این شهر بعد از گذر از تاریخ درخشانش در دوره ساسانی و قرون نخستین اسلامی، در حدود سده هفتم تسریع شد. جیه...
-
کراوات
واژهنامه آزاد
(کِ) ( زُ نّ ) « کراوات همان دستمالی است که مسیحیان در گذشته آن را به کمر میبستند و اسم اصلی آن (زنار) است و امروزه با این نام میخوانند و این همان است فقط جایش تغییر کرده ، چون امروز آن را در کمر مسیحیان نمی توان دید و این نشانه مسیحی بودن شخص است ، ...
-
افغان
واژهنامه آزاد
افغان نام قبایل پشتو زبانی است که در بخش هایی از افغانستان و پاکستان زندگی می کنند. افغان را در عامیانه اوغان و در گویش هزارگی اوغان، اوغون و اوغو نیز می گویند. گرچه در بین عوام، معنی افغان همان ناله و فریاد است اما برخی برای آن معانی و ریشه های دیگر...