کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چشم انداز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
چشم دادن
واژهنامه آزاد
بالذت تماشاکردن
-
چشم دادن
واژهنامه آزاد
با دقت نگاه کردن.
-
چشم نواز
واژهنامه آزاد
خیره کننده
-
آب ز چشم راندن
واژهنامه آزاد
اب رخ عاشقان مریزید/ تا اب ز چشم خود نرانید
-
چشم و چراغ
واژهنامه آزاد
امید
-
چشم و چار
واژهنامه آزاد
[عا.] یه معنای چشم. «الآن دیگه چشم و چارم نمیبینه.» «اشک از چشم و چارم جاری بود.»
-
چشم به دهان دوخته
واژهنامه آزاد
منتظر ادامۀ صحبت، منتظر صحبت کردن.
-
چشم ها را چار کردن
واژهنامه آزاد
مشورت کردن
-
جستوجو در متن
-
دورنما
واژهنامه آزاد
چشم انداز.
-
ماپریس
واژهنامه آزاد
نام تپه ای در شمال شهر جوانرود در استان کرمانشاه که اکنون یک پارک کوهستانی طبیعی است و چشم انداز بسیار زیبایی دارد.
-
دروپ
واژهنامه آزاد
دروپ به معنی برنده یا شیب تند.درشهر رودان( هرمزگان ) یک دره درمیان دو کوه واقع شده که دارای چشم انداز طبیعی بسیار قشنگ میباشد.