کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چاه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
چاه شاهی
واژهنامه آزاد
نام روستایی در شهرستان منوجان از استان کرمان
-
چاه سرگاهی
واژهنامه آزاد
روستای چاه سرگاهی در استان فارس از توابع شهرستان مهر بخش مرکزی واقع شده است. فاصله روستای چاه سرگاهی تا مرکز شهرستان 11 کیلومتر و تا مرکز استان (شیراز) 320 کیلومتر است. روستای چاه سرگاهی دارای 140 خانوار و 610 نفر جمعیت است و همچنین قطب کشاورزی بخش ...
-
چاه کیچی
واژهنامه آزاد
نام روستایی در استان سیستان و بلوچستان شهرستان دلگان
-
جستوجو در متن
-
چا خو
واژهنامه آزاد
چاه کن
-
دول
واژهنامه آزاد
دُوْل:(dowl) در گویش گنابادی یعنی سطل چرمی که از آن برای برداشتن آب از چاه یا خاک در هنگام حفر چاه و قنات استفاده میشود.
-
خِلَنگ
واژهنامه آزاد
به چوبی که با آن می توان از چاه آب کشید.
-
دلوش
واژهنامه آزاد
سطلی ک درقدیم با آن از چاه آب میکشیدند.
-
میاح
واژهنامه آزاد
کسی که به دلیل کم آب بودن چاه، به داخل آن رفته و آب دلو کند.
-
کدکن
واژهنامه آزاد
(گزی یا فرس قدیم؛ گزیرخوار) کِدکَن؛ چاه کن.
-
گاورو
واژهنامه آزاد
در بناهای سنتی ایران به خصوص در حمام ها که نیازمند استخراج حجم زیادی آب از چاه بود فضایی در کنار چاه مجموعه ایجاد میشد با شیبی رو به پائین به اسم گاورو که گاو در آنجا قرار داده میشد و با کمک آن آب را از چاه می کشیدن و به پشت بام انتقال می دادن و از آ...
-
کهکین
واژهنامه آزاد
(خراسانی، کرمانی) کَهکین، چاه کَن؛ کسی که در کاریز (قنات) و لایروبی آن کار می کند.
-
منهول
واژهنامه آزاد
(عمران و شهرسازی) چاه آدم رُوی بازدید کانال فاضلاب، به قطر حدود ۱.۵ متر.
-
میل
واژهنامه آزاد
میْل:(mil) در گویش گنابادی یعنی حلقه ، چاه ، کانال عمودی
-
رژنوک(درزمان حال به معرب آن رجنوک تلفظ می شود)
واژهنامه آزاد
(رژ)با فتحه ریعنی ردیف (نو)مثل تلفظ تو بمعنی تازه یاجدید (ک)خلاصه شده کاریز یا چاه (ردیف جدیدی از حلقه های چاه کنده شده یا خلاصه قنات نو)