کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چاق و چله شدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
دماغ چاق
واژهنامه آزاد
دماغ بزرگ، دماغ فربه
-
جستوجو در متن
-
چاچار
واژهنامه آزاد
نام هشت روز زمستانی که چهار روز آن آخر چله بزرگ (هفتم تا دهم بهمن) و چهار روز آن اول چله کوچک (یازدهم تا چهاردهم بهمن) است.
-
ایزدمهر
واژهنامه آزاد
فرشتۀ مهر و پیمان است که در شب چله زاده می شود.
-
چله
واژهنامه آزاد
به معنای اوج و رأس و بالاترین هم گفته می شود، نظیر چلۀ کوه، چلۀ درخت.
-
پشت گرد
واژهنامه آزاد
میله کوچکی که در بالا یا پشت گُرد دست بافته های داری قرار می گیرد و وظیفه ی جلو و عقب بردن نخهای چله را برای تعویض نخ زیر و رو به عهده دارد.
-
گرد
واژهنامه آزاد
گُرد میله ای است گِرد که برای دار قالی استفاده می شود. این میله تقریبا در وسط چله قالی و گلیم و سایر بافتنی های داری قرار میگیرد و با پیچیدن نخ به دور آن و درگیر کردن با نخهای چله نخ زیر و رو را تایین می کنند. این میله در برخی کتابها و واژگان با نام ...
-
فرایش
واژهنامه آزاد
1- فرآیش:تکامل ، کامل شدن ، فر شدن و خوبتر شدن، تکامل ، کامل شدن ، در راستای خوبی برآمدن و بهتر شدن.
-
سگ
واژهنامه آزاد
«سگ شدن» کنایه از بداخلاق شدن و تنگ شدن خُلق.
-
ترامی
واژهنامه آزاد
(فقه) بر وزن تراضی در لغت به معنی منجر شدن و منتهی شدن سلسله علل به نتیجه ای است، و نیز به معنی تتابع و پی در پی آمدن و افزوده شدن است.
-
پشینگ
واژهنامه آزاد
پاشیده شدن و پرت شدن مایعات به اطراف
-
دوستی کردن
واژهنامه آزاد
هم فکر و هم راه شدن, یکدل یکرنگ شدن
-
شلپسه
واژهنامه آزاد
(لری) شِلپِسِه؛ پوسیدن بر اثر عوامل شیمیایی، وارفتن و آب انداختن و له شدن میوه ها مانند هلو، گندیدن و شل شدن میوه.
-
محظوظ شدن
واژهنامه آزاد
بهره مند شدن، برخوردار شدن، از مادۀ حظّ به معنای بهره، سهم، قسمت و فایده.
-
مجرای رودخانه
واژهنامه آزاد
جای روان شدن یا جاری شدن رودخانه. (غیاث ) (آنندراج ). محل جریان و محل روان شدن رودخانه.