کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پی بر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
پی پی
واژهنامه آزاد
(زبان بچه ها) همان مدفوع است.
-
پی پی
واژهنامه آزاد
پی پی(بدون هیچ اعرابی.همه با ساکن)همان مدفوع است.اسم شهری مدفوع.
-
پی در پی
واژهنامه آزاد
ادامه دار
-
پی برگ
واژهنامه آزاد
پی برگ وسیله ای است که هم اسناد و مدارک (برگ ها) در آن قرار می گیرند و جستجو برای یافتن آنها را آسان می سازد. این واژه برابر واژه های اشتباه و رایج (لاتین) کلاسور و زونکن است . پی در اینجا به دو معنی زیر ساخت و دنبال گشتن بصورت یکجا استفاده شده است.
-
پی یس
واژهنامه آزاد
نمایش نامه
-
پی خوش
واژهنامه آزاد
به معنی پی خوشی خوشحالی خوش بختی
-
پی برگ
واژهنامه آزاد
وسیله ای است برای نگهداری و طبقه بندی اسناد و مدارک .در این وسیله می توان براحتی سند مورد نظر خود را جستجو نمود. واژه معادل انگلیسی:lever arch file واژه معادل آلمانی:Ordner نوع قفل دار مخصوص اسناد لاتین آن برای نخستین بار توسط فردریک زونکن آلمانی اخ...
-
زرد پی
واژهنامه آزاد
رباط.
-
پی گل
واژهنامه آزاد
جایی که بهار بوده وافراد کوچ نشین برای چرای دام دران جان ساکن شدند وثمره ای که برایشان داشت پی(خانه) خود را دربهار زدند وبه پی گل معروف شد
-
بب پی
واژهنامه آزاد
بب پی:beb pay:مواظب باش
-
نیک پی
واژهنامه آزاد
مبارک قدم
-
جستوجو در متن
-
ترامی
واژهنامه آزاد
(فقه) بر وزن تراضی در لغت به معنی منجر شدن و منتهی شدن سلسله علل به نتیجه ای است، و نیز به معنی تتابع و پی در پی آمدن و افزوده شدن است.
-
آرسام
واژهنامه آزاد
ارسام ناقه راندن او را تا نشان پای بر زمین گذارد. (این جمله در فرهنگ فارسی به فارسی امده بود چنین به نظر می رسد به معنی شدت و گرم راندن باشد . آسام در زبان بنگالی به معنی بارش و بارندگی آمده . شاید بی مناسبت نباشد اگر بگوییم پی در پی راندن هم چیزی شب...
-
پیرنگ
واژهنامه آزاد
پيرنگ از دو واژة پي (پايه، بنياد) و رنگ (طرح، نقش) ترکيب شده که بنياد طرح معني ميشود. پيرنگ اصولاً از نقاشي وارد ادبيات شده و طرحي است که نقاش برکاغذ ميکشد و سپس آن را تکميل ميکند. در ادبيات، پيرنگ نقد رويدادها در داستان يا درام، با تأکيد بر رابط...