کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پیل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
پیل
واژهنامه آزاد
پول
-
پیل
واژهنامه آزاد
(زرین دشت فارس) پنیر نخل، ماده خوردنی سفید و شیرین میان تاج نخل.
-
واژههای مشابه
-
پیل تن
واژهنامه آزاد
کسی که تنش همچون فیل باشد
-
پیل برار
واژهنامه آزاد
برادر بزرگ
-
جستوجو در متن
-
دهفول
واژهنامه آزاد
نام یکی از روستاهای شهرستان نهاوند (همدان). در گویش محلی، دهفول را «دی پیل» می نامند، یعنی دهی که پل دارد.
-
دژپیل
واژهنامه آزاد
نام باستانی شهرستان دزفول واقع در استان خوزستان و به معنی قلعه فیل است، که پس از حمله اعراب به ایران، به شکل کنونی تغییر یافت. دژ=قلعه پیل=فیل
-
وریب
واژهنامه آزاد
اریب، کج و معوج، منحرف؛ شاهد مثال:یک قدم چون رخ ز بالا تا نشیب/ یک قدم چون پیل رفته در وریب (این بیت، که در دهخدا از «انجمن آرای ناصری» نقل شده، درواقع از دفتر دوم مثنوی مولوی است.)