کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پیش کوه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
اسطلخ کوه
واژهنامه آزاد
از ترکیب اسطلخ به معنای استخر و کوه تشکیل شده یعنی جایی که دارای استخر ویا چشمه ها و کوه بسیاری است . در بخش خورگام شهرستان رودبار استان گیلان واقع شده است و مردم آن به کار زراعت و دامداری مشغولند
-
کوه میش
واژهنامه آزاد
نام رشته کوهی در سبزوار خراسان رضوی.
-
کوه سلام
واژهنامه آزاد
کوه سلام (kohsalam) در گویش گنابادی یعنی درآمدن زایده در پلک پایین چشم ناشی از آلودگی را گویند و اعتقاد داشتند برای خوب شدن آن باید انسان بر کوه سلام کند ، پلک آماس ، بلفاریت ، Blepharitis
-
کوه سفیدار(سپیدار)
واژهنامه آزاد
سفیداریاسپیدار دومین کوه بلند استان فارس و دوازدهمین کوه بلند ایران است که از شهرستان کوار تا ابتدای شهر خفر جهرم کشیده شده است. ۳۲۰۰مترارتفاع دارد وتقریبا نیمی ازسال پوشیده از برف است. ازقله های بلند این رشته کوه پرس پیت نام دارد که در فرمشکان کوار ...
-
زانکو
واژهنامه آزاد
از آن کوه، زاییده ی آن کوه، مثل آن کوه
-
کندسر
واژهنامه آزاد
بالای کوه بلندی راه عبوری از بالای کوه
-
کهزاد
واژهنامه آزاد
کوه صفت، زات کوه، سرشار، باهمت
-
که
واژهنامه آزاد
کُه - کوه
-
زانکو
واژهنامه آزاد
مانند کوه
-
دوزین
واژهنامه آزاد
دوزین در کردستان شهرستان بانه نام یکی از کوه های متصل به بانه است که یک طرف بانه به وسیله این کوه گرفته شده است وبا کوه های بابوس و اربابا همسایه می باشد
-
دوزین
واژهنامه آزاد
دوزین در کردستان شهرستان بانه نام یکی از کوه های متصل به بانه است که یک طرف بانه به وسیله این کوه گرفته شده است وبا کوه های بابوس و اربابا همسایه می باشد
-
جبال پارس
واژهنامه آزاد
کوه های ایرانی
-
جبل
واژهنامه آزاد
کوه-جمع:جبال
-
چیاکو
واژهنامه آزاد
کوه دشت.
-
بیر
واژهنامه آزاد
تپه و کوه