کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پیش خواندن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
پیش غذا
واژهنامه آزاد
نوشیدنی و یا خوراک با حجم کم که قبل از غذای اصلی استفاده می شود .
-
پیش بینی
واژهنامه آزاد
یش بینی (forecast) به معنی تعیین مقدار یک متغیر برای زمانی در آینده است. در این صورت، پیش بینی در قلمرو زمان انجام می شود.
-
پیش یابی
واژهنامه آزاد
پیش یابی (diagnostic) به معنی تعیین مقدار یک متغیر جوی از روی متغیر یا متغیرهای جوی دیگر جوی است مانند این که تاوایی را از روی بردار باد به دست آورید. در این صورت معادلات پیش یابی تنها در قلمرو مکان است و متغیر زمان در آن دخالت ندارد.
-
پیش گزین
واژهنامه آزاد
پیش فرض، به طور پیش فرض
-
پیش آگاهی
واژهنامه آزاد
از قبل آگاه بودن
-
پیش آگاهی
واژهنامه آزاد
از قبل آگاه بودن
-
پیش آیش
واژهنامه آزاد
(پارسی سره؛ واژۀ پیشنهادی کاربران) پیش-آیِش:پیش آیند. به جای واژه ی Happening در تئاتر؛ نمایش ساده ای که مردم را به دیدنِ نمایش اصلی فرامی خواند و در پیرامونِ جای نمایش اصلی و زمانی زودتر از آن اجرا می شود.
-
پری پیش تاری
واژهنامه آزاد
زمان پیش از نگارش تاریخ، روزگار پیشا تاریخی، پیش از پیشینه تاریخی ، پیش از پیشینه تاریک ، پیشا تاریخ= prehistory
-
تتش پیش کن
واژهنامه آزاد
(جهرمی) [تُنشُ] تکه چوبی بود که با آن، موقع نان پختن روی بریزه، تکه های چوب یا هر سوختنی گیاهی را به پیش می راندند.
-
جستوجو در متن
-
فالش
واژهنامه آزاد
در موسیقی و آواز، به اشتباه خواندن نت موسیقی و بالاتر یا بایین تر خواندن آن گفته می شود.
-
نکات آوایی
واژهنامه آزاد
نکات مهم در آواز خواندن حروفی که در خواندن دخالت دارند. مثل آ ای او
-
لاوژه
واژهنامه آزاد
لاووک، نوعی آواز خواندن کردی.
-
فاتحه
واژهنامه آزاد
(پارسی سره؛ واژۀ پیشنهادی کاربران) آغازه. چون "فاتحه" نام سیمنادی (سوره ای) است که نِپی (قرآن) بِدان می آغازد. "فاتحه خواندن" به پارسی می شود "آغازه خواندن".
-
لاوین
واژهنامه آزاد
نوازشگر-آواز خواندن همراه با نوازش