کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پیشپوست پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
اماس
واژهنامه آزاد
باد پوست
-
تاکسیدرمیست
واژهنامه آزاد
پوست آرا
-
تیماج
واژهنامه آزاد
پوست دباغی شده.
-
تاکسیدرمی
واژهنامه آزاد
پوست آرایی. فنِ پیراستن، آکندن، دوختن و آراستن پوست جانوران به دست پوست آرایان است تا دستاورده نیادی (طبیعی) و زنده بنماید.
-
دمار در آوردن
واژهنامه آزاد
پوست کسی یا چیزی را کندن، به سختی کسی را مجازات کردن
-
حمیراء
واژهنامه آزاد
به معنی سرخ و سرخ پوست.
-
دباغ
واژهنامه آزاد
چرمگیر، پوست پیرا
-
دباغ
واژهنامه آزاد
پوست پیرا،چرمگر
-
کلغر
واژهنامه آزاد
کِلغِر؛ ضعیف، زخمی، کنایه از انسان یا شئ زخمی و ضعیف. کلغر کلغر کردن:دندان دندان کردن، زخمی کردن، پوست پوست کردن.
-
خنج انداختن
واژهنامه آزاد
پنجول انداختن، خراشیدن پوست دیگری با ناخن
-
ناخون جِله
واژهنامه آزاد
نیشگون (خراشی که بر اثر ناخون بر روی پوست ظاهر شود)
-
گما
واژهنامه آزاد
غده ای که در زیر پوست بدن انسان به وجود می آید
-
خنج انداختن
واژهنامه آزاد
پنجول انداختن، خراشیدن پوست دیگری با ناخن
-
یالق
واژهنامه آزاد
(yalogh) پوست گوسفند که در آن ماست یا پنیر یا روغن می ریزند.
-
هیزک
واژهنامه آزاد
مشک کوچک دوغ که از پوست بزغاله درست شده باشد