کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پیر و پیغمبر به پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
پیرخانقاه
واژهنامه آزاد
پیر در اینجا به معنای بزرگ، خانقاه، خانگاه، خوانگاه به معنای صومعه، خلوتگاه و یا محل عبادت، خلصه و تحقیق عرفان سوفیان و دراویش. پیر خانقاه~ بزرگ خانقاه~بزرگ دراویش
-
میکا
واژهنامه آزاد
حضرت میکای نبی (علیه السلام) از پیامبران مبعوث بر بنی اسرائیل است.در انجیل برنابا از او با عنوان «میخای پیغمبر» (1) و در کتاب مقدس «میکاهِ مُورِشْتی» و«میکایاه پسر یِملا» و در متون اسلامی «میکا» یاد شده است
-
ذوالنار
واژهنامه آزاد
کلمۀ "ذوالنار" (زُنّار) به کراوات [ کْرا / ک ِ ] (فرانسوی ، اِ) (دراز آویز) اطلاق می شود که مسیحیان و زردشتیان از دیرباز، برای تمایز خود از مسلمانان، آن را به گردن یا کمر می آویخته اند. بستن زنار در زمان پیغمبر (ص) نیز در میان مسیحیان رواج داشته است....
-
پوست خرکن
واژهنامه آزاد
در گذشته در شهر همدان کارخانه تولید چرم وجود داشت و چرم مورد نیاز این کارخانه از حیواناتی مانند گاو اسب و خر و ... تهیه می شده است،کشاورزانی که خرهایشان پیر و از کار افتاده می شدند خر های خود را در دشت و کوه رها می کردند و به جای اینکه این حیوان توسط...
-
آللو
واژهنامه آزاد
به معنای خاندان بزرگ که آل به معنای خاندان و لو به زبان لری و ترکی پسوند میباشد و به معنای بزرگ
-
خشوئیه
واژهنامه آزاد
نام محلی است دیدنی حدود هفتادکیلومتری اصفهان که دارای یک چنار پیر کهنسال کم نظیر است. رودخانه زاینده رود از کنار آن می گذردکه زیبائی خاصی به آن بخشیده است. اطراف این محل باغات و مزارع زیادی وجود دارد که دره مزدان ، دره چپی ، دره آسیابی ، فتح آباد و ....
-
آرتیناز
واژهنامه آزاد
با استناد به کتاب اَوِستا، "آرتین" و "آرتی" یعنی منسوب به "آرت"؛ و "آرت" به معنای "پاک، نجیب و مقدس" است. همچنین "ناز" را در پایان اسم، به معنای "مظهر زیبایی و جمال" آورده است. پس "آرتیناز" به معنای "زیبای پاکدامن" است. به همین ترتیب، آرتیمان یعنی ان...
-
ایلام
واژهنامه آزاد
به معنی سرزمین آتش خدایان ویا از ریشه ئیل به معنی خدا و به معنی سرزمین خدا اصل ریشه عبری است نه عربی و در تورات نوشته شده است به عنوان آلامتو و به چون ریشه عربی ندارد به معنی درد و رنج و یا اط مصادیق الم یا آلام به معنای درد نمی باشد
-
ترابری
واژهنامه آزاد
حمل و نقل؛ به آن سو بردن:مرکب از دو بخش ترا به معنی آنسو و فراسو، و بری از فعل بردن. حمل و نقل انسان و حیوان و کالا از جایی به جای دیگر.
-
اشخوار
واژهنامه آزاد
به فتح اول زاج سیاه است و رنگرزان به کار برند و به معنی نوشادر
-
جهنز
واژهنامه آزاد
به فتح ج و ه سکون ن و ز به معنی جهیدن و پریدن
-
خرت و پرت
واژهنامه آزاد
خرت و پرت به کسر "خ" و "پ" ، سکون "ر" و"ت" به معنی وسایل اضافی و بی مصرف
-
لیش
واژهنامه آزاد
به لری بختیاری به معنای زشت و بد و آلوده است
-
استوه
واژهنامه آزاد
جمع کلمه استوه به استوهدان که به نوعی نزدیک به معنی استخوان و به نوعی محل استخوان و یا دفن استخوان مردگان است
-
لیلاج
واژهنامه آزاد
ابوالفرج محمدبن عبدالله که در نزد مردم به لیلاج و لجلاج معروف است، در اواخر قرن چهارم و اوایل قرن پنجم هجری می زیست و آن طور که در کتب تاریخی آمده استاد بازی های شطرنج، نرد و سه قاپ بوده است. از این رو او را پیر و مرشد قماربازان گفته اند. پدر او صفة ...