کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پیرو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
گروم
واژهنامه آزاد
پیرو کسی شدن
-
تأسو
واژهنامه آزاد
پیرو
-
دیندا
واژهنامه آزاد
دنبال/پیرو....dinda
-
متعاقبا
واژهنامه آزاد
به زودی - پیرو
-
هورام
واژهنامه آزاد
پیرو نیکی ; انسان شاد و خنده رو، هنگام طلوع آفتاب
-
تبعا
واژهنامه آزاد
[ ت َ ب َ عَن ْ ] (ع ق ) بالتبع. (فرهنگ نظام ). || تبع تبعاً؛ پیرو و تابع بودن . (فرهنگ نظام ).
-
master slave
واژهنامه آزاد
ماستَر کاستَر. در هَندازگری (مهندسی) دو دستگاهِ هموَند هستند که یکی را ماستَر (master) و دیگری را کاستَر (slave) می نامند. ماستَر پیشگام و پیشرو است. کاستَر پَسگام و پیرو است.
-
دینصی
واژهنامه آزاد
دینصی معانی مختلفی دارد از جمله: باهوش هوشمند- هوش دین نام محلی که در ان کسانی که با هوش و کنجکاو و پیرو اسلام و ادیان الهی می باشند و خدا را واحد و آفریننده کل جهان میدانند تک دین دین واحد(دین صالح) دینصی از دین صالح گرفته شده که در آ» دینی جز دین ...
-
هزاره
واژهنامه آزاد
هزاره (فتح ها) یک قوم بومی افغانستان است که بیشتر در مناطق مرکزی افغانستان به نام هزاره جات زندگی می کنند. هیونتسینگ، زائر بودایی چینی، در قرن ششم میلادی به بامیان سفر کرد و از دیدن مردمانی با چهرۀ چینی در آنجا شگفت زده شد و انها را هوساله (خوشدل، خو...