کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
په به پهلو درآمدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
په نه په
واژهنامه آزاد
پس نه
-
په کوچنی
واژهنامه آزاد
کجایی
-
جستوجو در متن
-
قلمشه
واژهنامه آزاد
از این پهلو به آن پهلو شدن - بی تاب بودن
-
اهتزاز
واژهنامه آزاد
به حرکت درآمدن.
-
شوصه
واژهنامه آزاد
ذات الجنب . [ تُل ْ جَم ْ ] (ع اِ مرکب ) درد پهلو. (مهذب الاسماء). برسام . جُناب . نوعی بیماری پهلو. درد و آماس پهلو. ورم حارّ مولم در نواحی صدر. وَرم ِ حجاب مستبطن . دردی است به دنده ها با سرفه و تب . سینه پهلو. ورم حارّ مولم که در نواحی سینه پیدا ش...
-
ورگان
واژهنامه آزاد
وَرگان ـ که از دو کلمه وَر و گان تشکیل شده وَر به معنی کنار و پهلو و گان به معنی محل،جایگاه. و این بخاطر نزدیکی و هم جواری این محل به رودخانه زاینده رود بوده که با ساخته شدن پلی آجری بر روی رودخانه در دوره صفویه به پل ورگان تبدیل شد
-
منقارپی
واژهنامه آزاد
مُ پِ منقارپی:نام یکی از روستاهای شهرستان فریدون کنار مازندران و در منطقه باریک رود این شهرستان می باشد. صورت صحیح منقارپی، مونگارپه یا همان مونگارپی می باشد. مونگارپه از دو قسمت مونگار به معنای ماه نگار و منعکس کننده ماه و مهتابی، و په به معنای پهل...