کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پنج پیکر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
پنج زدن
واژهنامه آزاد
پنجه زدن، چنگ انداختن.
-
جستوجو در متن
-
بازنمائی
واژهنامه آزاد
تمثال، پیکر نگاری
-
پیشدوست
واژهنامه آزاد
در هفت پیکر یعنی دوست پیشین
-
راست رشته
واژهنامه آزاد
در هفت پیکر برای نیکویی یافتن بکا ر رفته است
-
پیشدوست
واژهنامه آزاد
در هفت پیکر یعنی دوست پیشین
-
آب پیکر
واژهنامه آزاد
به فردي گويند كه روح و روانش مانند آب پاك و ذلال باشد
-
نعمان شاه
واژهنامه آزاد
سرپرست بهرام گور (هفت پیکر نظامی) که وظیفۀ پرورش او را بر عهده داشت.
-
دیرخوان
واژهنامه آزاد
در هفت پیکر به معنای کسی است که دیر دیگران را باز می خواند و سرزنش می کند . آسانگیر
-
آب پیکر
واژهنامه آزاد
به شخصى گفته مى شود که روح و روانش مانند آب پاک و ذلال باشد.
-
شیون انگیز
واژهنامه آزاد
کاری که صدای مردم را دربیاورد و ناله و فغان را بر انگیزد . نظامی هفت پیکر
-
گروناپذیر
واژهنامه آزاد
گرو به معنای شرط است و گروناپذیر یعنی کسی که در پایان مسابقه شرط نخست و پیش از شروع را نمی پذیرد .مثلا کسی که نتایج انتخابات را نمی پذیرد گروناپذیر است . از حکیم نظامی در هفت پیکر
-
فطروس
واژهنامه آزاد
نام فرشته یا ملکی است که به علت کوتاهی درانجام وظیفه خداوند بالهای اورا شکست ودر جزیره ای دور افتاده ساکنش نمود اما بعد از تولد امام حسین وبه کمک جبرئیل پیکر خود را به قنداقه امام حسین مالید و شفا گرفت
-
درع
واژهنامه آزاد
مطابق نقل تاریخ نویسان دختران عرب وقتی به سنّ بلوغ می رسیدند به دارالندوه، که توسط قصی بن کلاب ساخته شده بود، می رفتند و در آن جا پارچه ای که با خود برده بودند را به صورت "درع" (که یک پیراهن کاملاً ابتدایی، نادوخته، و ویژه ی زنان بالغ بود) در می آور...