کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پنج وقت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
پنج زدن
واژهنامه آزاد
پنجه زدن، چنگ انداختن.
-
جستوجو در متن
-
ماهی را هر وقت از آب بگیری تازه است
واژهنامه آزاد
هر وقت بخواهی می توانی کار ها را جبران کنی
-
اوسا
واژهنامه آزاد
آن وقت ، آن هنگام
-
اغلب اوقات
واژهنامه آزاد
بیشتر وقت
-
غایت
واژهنامه آزاد
زمان، وقت، دوران
-
سفرگاه
واژهنامه آزاد
وقت سفر، گاهِ سفر.
-
موقعیت شناسی
واژهنامه آزاد
به معنای تشخیص وقت بیان بوقت چیزی را اجرا کردن بهترین کار را در بهترین موقع انجام دادن بهترین استفاده از وقت در رسیدن به هدف
-
راحله
واژهنامه آزاد
راه بی پایان و طولانی که هیچ وقت تمام نمی شود.
-
هرآینه
واژهنامه آزاد
دو تا معنی دارد:1. اگر 2. هر وقت که
-
بوق سگ
واژهنامه آزاد
(گنابادی) بوقِ سَگْ؛ آخر شب، دیر وقت، دیر هنگام.
-
اختو
واژهنامه آزاد
(گنابادی) اَخْتُوْ [akhtouw]؛ بی وقت، بی موقع.
-
پرمه پرمه
واژهنامه آزاد
آرام آرام کار کردن وقت تلف کردن با دست چولفتی کار کردن
-
وقت گل نی
واژهنامه آزاد
کنایه از زمان بسیار دور و نامعلومی در آینده؛ هیچ وفت.
-
ازوسری
واژهنامه آزاد
(درق؛ خراسان شمالی) سحری؛ خوراکی که روزه داران در ماه رمضان وقت سحر می خورند.