کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پنج سیر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
پنج زدن
واژهنامه آزاد
پنجه زدن، چنگ انداختن.
-
جستوجو در متن
-
آران
واژهنامه آزاد
منطقه گرم سیر (قشلاق)
-
گیاسیر
واژهنامه آزاد
با(کسره گ و سکون ر):سمت و سوق گیاهی، میل داشتن زیاد به گیاهان(گیاهان دارویی)، سیرگیاه، گیاه سیر(دارای پیاز)که خواص دارویی دارد، نوعی گیاه(سیر).
-
جوق
واژهنامه آزاد
فردی که هر چقدر که غذا می خورد سیر نمی شود
-
دلزد
واژهنامه آزاد
دِلْزَدْ:(delzad) در گویش گنابادی یعنی خسته ، سیر ، دلزده
-
نحله
واژهنامه آزاد
مذهب ، کیش ، سیر تفکر ، روح حاکم بر تفکر ، نزدیک به معنای دیسکورس (گفتار زمانه ).
-
پرباد
واژهنامه آزاد
(گنابادی) پُرْباد؛ ناراحت. || کلّۀ پرباد داشتن:در توهم سیر کردن، آرمان گرایی، بلندپروازی.
-
جیکه
واژهنامه آزاد
نوعى گیاه خودرو که در زمستان می روید و بوى تندى دارد و ریشه اى مانند سیر دارد.
-
مستجاب زده
واژهنامه آزاد
مستجاب زده (ن مف مرکب) [مُ تَ زَ دَ/ دِ] سیر از استجابت، سیر از استجابت که دیگر رغبتی به پذیرفته شدن ندارد، دعایی که از برآورده شدن و به اجابت رسیدن گزیده شده باشد. || یا: آمادهی اجابت، دعایی که به زودی مستجاب میشود. || یا: اجابت شده. دعایی که برآو...
-
سیردان
واژهنامه آزاد
نام شهری است در قزوین و مرکز طارم سفلی/ مکانی که مردمان آن دانا هستند/ جایی که مردمان آن سیر میدانند/ سیر:کامل/ دان:بن مضارع دانستن/
-
یها
واژهنامه آزاد
( به ضم حرف اول ) در زبان کرمانشاهی ‘ به معنی موجودی افسانه ای است که به هیچ وجه از خوردن غذا سیر نمیشود ‘ و افراد پرخور به آن تشبیه میشوند.
-
کلاسیر
واژهنامه آزاد
نوعی گیاه است هم خانواده سیر دارای طبع گرم است .این گیاه را خشک کرده ودر خمیر نان میریزند لازم به ذکر است این گیاه بومی بوی بسیار تندی دارد.
-
بهارچین
واژهنامه آزاد
[ ب َرِ ] (اِخ ) جایی که در افسانه ها بمنزله ٔ بهشت روی زمین است . بهشت گنگ . و آن بدست عده ای از ایرانیان در وسط خاک توران در طرف شمال سیر دریا (سیحون ) برپا شده بود. (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به بهشت گنگ شود.
-
آران
واژهنامه آزاد
در کردی آران به معنی دشت و منطقه گرم سیر است.اَران، سرزمینی در قفقاز که حدود آن در دورههای مختلف تا اندازهای متغیر بوده است و نام آن را جغرافی نگاران به شکلهای گوناگون آوردهاند. نام شهری در استان اصفهان