کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پنجره کشتی یا هواپیما پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
خیزش
واژهنامه آزاد
[xizeš] قیام، نهضت، برخاستن. || بلند شدن هواپیما یا فضاپیما از زمین (معادل take off و lift off).
-
کردلر
واژهنامه آزاد
نوعی ریسمان بزرگ و کلفت برای بستن کشتی ها در لنگرگاه یعنی هر جا آب (دریاچه یا رودخانه) باشد به محل سوار شدن قایق یا ...، کردلر گفته می شود. در منطقه ای که در قدیم در آنجا زراعت پنبه انجام می شد کردلر گفته می شود.cord or kord به معنای نخ یا ریسمان که ...
-
مالخود کردن
واژهنامه آزاد
اگر در رقابتی ورزشی خصوصا کشتی یا دریک مجادله لفظی نقاط قوت وامتیاز رقیب را مصادره واز اختیار بهره وری و مانور وی ساقط کنیم آن نقطه قوت را مالخود کرده ایم مثل گرفتن پا یا مچ او واجازه ندادن به او برای اجرای فن .یا دریک مجادله لفظی دلایل و مصطلحات رقی...
-
سورتی
واژهنامه آزاد
این عبارت که واژه ای مخصوص پرواز هر فروند هواپیما است بیشتر به صورتی چند سورتی پرواز به کار می رود. به نظر می رسد ریشه زبانی انگلیسی یا فرانسوی داشته باشد البته این واژه به اشتباه به صورت سرتی هم به کار می رود که این لغت به معنای تفکیک در اندازه است...
-
مالیخود کردن
واژهنامه آزاد
همان مال خود کردن است. متصرف شدن، صاحب شدن، اغلب در ورزش کشتی کاربرد دارد وقتی پا یا مچ حریف را می گیری و حرکت حریف را محدود می کنی آن عضو را مالیخود کرده ای. این اصطلاح در مجادلات منطقی و بحث های جدلی نیز کاربرد دارد وقتی نقطۀ قوت و یا دلیل و اصطلاح...
-
ترکستن
واژهنامه آزاد
خرامیدن. در بختیاریِ امروزی و پارسی باستان به معنای خرامیدن یا با ناز آرام راه رفتن است. داریوش بزرگ در سنگ نگاره اش در مصر ، از تندیس خود که با کشتی به سوی ایران آورده می شد. از این کارواژه(فعل) بهره برده و میگوید اینچنین تندیسش از مصر تا به ایران ت...
-
مالیخود کردن
واژهنامه آزاد
فن یا شگردی را از رقیب به نفع خود مصادره و بهره برداری کردن است واغلب در ورزش کشتی کاربرد داشته اما استفاده آن در محاورات رایج روزانه و جدل های منطقی جالب توجه است.
-
وج
واژهنامه آزاد
وج از واژه های هندواروپایی است، و این زبان واژه های مشترکی در پارسی باستان و اوستایی و پارتی و پارسی میانه دارد. واژۀ وج در موارد مختلف به صورت وش و وز نیز ظاهر می شود. این تبدیل بستگی به حرف بعدی آن دارد، مثلاً هنگامی که پیش از حرف «ت» بیان گردد، تب...
-
آرتیستون
واژهنامه آزاد
رتیستون، آرتیستونه؛ اسم خاص پارسی برای دختران، برابر «ستون ارته» در پارسی باستان، به معنی راستی و درستی. چنان که از نوشته های هرودوت برمی آید، ارتیستون یکی از دختران کورش بزرگ، و در نتیجه خواهر (یا خواهر ناتنی) آتوسا بود، با داریوش بزرگ ازدواج کرد و ...