کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پنجره های آبشاره ای پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
صدابازیگر
واژهنامه آزاد
صدابازیگر. [صِ] هنرمندی است که در فیلم های سینمایی (دوبلاژ انیمیشن و سایر ژانرهای سینمایی)، بازی های رایانه ای، نریشن ها و نمایشنامه های رادیویی، آنونس های سینمایی، تلویزیونی، تیزرهای تبلیغاتی، نمایش های عروسکی، اپرای صوتی (و سایر آثار صوتی موزیکال «...
-
روچ
واژهنامه آزاد
خزیدن. کلمه ای مشترک بین ژرمن های ساکن آلپ و کرمانی های جنوب خطۀ پارس.
-
مدین
واژهنامه آزاد
(مَ د یَ ن) اصطلاحی در معماری سنتی ایران. فخر و مدین به شبکه های سفال لعابدار غالبا به رنگ فیروزه ای با سوراخ های زیبا گفته می شود که در پنجره های سنتی استفاده می شده است. فخر یا فغفور (فَ غ ف وُ ر) نوعی دست ساخته لعابدار چینی است و مدین یعنی سوراخ و...
-
الینا
واژهنامه آزاد
(پشه ای) الینا. [اَ لِ] نام قبیلۀ پشه ای های امروزی، و نیز نام بزرگ قبیلۀ قدیم آریایی که اجداد پشه ای های امروزی بودند. و معنای آن در زبان پشه ای شاداب و سبز است.
-
کورنومتر
واژهنامه آزاد
وسیله ای برای اندازه گیری زمان های کوتاه (معمولا برای مسابقات)
-
کورنومتر
واژهنامه آزاد
وسیله ای برای اندازه گیری زمان های کوتاه (معمولا برای مسابقات)
-
سوئیت
واژهنامه آزاد
(موسیقی) suite؛ مجموعه ای کوتاه از نغمه های رقص.
-
اسپژ
واژهنامه آزاد
منطقه ای در روستای هنام از شهرستان های استان لرستان
-
صدابازیگر
واژهنامه آزاد
[ صِ گَ ] (بدون فاصله بین دو واژه «صدا» و «بازیگر» خوانده و نوشته می شود)هنرمندی است که در فیلم های سینمایی (دوبلاژ انیمیشن و سایر ژانرهای سینمایی)، بازی های رایانه ای، نریشن ها و نمایشنامه های رادیویی، آنونس های سینمایی، تلویزیونی، تیزرهای تبلیغاتی،...
-
هذان
واژهنامه آزاد
این دو (برای اشاره به نزدیکدرمثنای اسم های مذکر) کلمه ای عربی
-
بارگذاری
واژهنامه آزاد
در مقابل بارگیری یا دانلود, به معنی آپلود کردن به روی شبکه های رایانه ای
-
بارگیری
واژهنامه آزاد
در مقابل بارگذاری یا آپلود, به معنی دانلود کردن از روی شبکه های رایانه ای
-
قراملک
واژهنامه آزاد
Qəra malek/قراملک،از قدیمی ترین محله های تبریز که در جنوب این شهر واقع شده است. منطقه ای خوش آب و هوا با باغ های سرسبز
-
چکل
واژهنامه آزاد
سنگ های بزرگ صخره ای که مانند تپه هایی کوچک دیده می شود در زبان محلی مازندران و نیز سنگهای صخره ای بزرگ روی کوهها که گیاهی بر آنها نروییده
-
دادشناسی
واژهنامه آزاد
دانش حقوق، علم حقوق، رشته ای دانشگاهی که بایسته های دادگری را می آموزاند، دانش حرفه ای دادشناسان مانند دادبانان (وکلا) و دادرسان و دادوران (قضات).