کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پناه جست (گرفت) به پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
جان پناه
واژهنامه آزاد
محافظ جان، پناهگاه.
-
جستوجو در متن
-
سرچیفت
واژهنامه آزاد
سرچیفت، به معنای جست و جو و یا کندوکاو در مورد کادو و هدیه است.
-
عنوه
واژهنامه آزاد
عُنوه سرزمین های به زور گرفت شده
-
گوگل
واژهنامه آزاد
یکی از موتورهای جست و جو در شبکۀ مجازی (اینترنت). برگرفته از واژۀ googlo به معنی عدد یک با 100 عدد صفر جلوی آن.
-
کلیبر
واژهنامه آزاد
(کردی) نام کلیبر را می توان مرکب از "کلی (کلین)" و "بر" گرفت. «کلی» به معنی درشت و بزرگ.
-
سرگزی
واژهنامه آزاد
سرگروه -سردسته نام طایفه بزرگی است در سیستان مفهوم واژه:گز به معنی متر که قدیم الایام به هر 104 سانتی متر یک گز می گفتند واز آنجاییکه در گذشته در منطقه سیستان جهت مبارزه با دشمنان ،سربازان و افراد مبارزرا نظم می دادندوهر یک متر( یک گز )یک نفر قرار می...
-
ارتب
واژهنامه آزاد
یکی از برجسته ترین کمانداران سرزمین فینیقیه (که صور از شهرهای آن بود) تصمیم گرفت که کوروش را به قتل برساند. آن مرد به اسم "ارتب" خوانده می شد و برادرش در یکی از جنگ ها به دست سربازان کوروش به قتل رسیده بود.
-
اندروید
واژهنامه آزاد
«یک ربات (ماشینی که به وسیله کامپیوتر کنترل میشود) که به گونهای ساخته شده تا شکل ظاهری شبیه به انسان داشته باشد.» بنابراین تعریف شاید بتوان کلمه ربات انسان نما را ترجمه ی مناسبی برای این واژه در نظر گرفت.
-
روستا
واژهنامه آزاد
در زبان تالشی «رو» به معنی «رود» و «ستا- ستو» به معنی «کناره، لبه» است. بنابراین روستا به معنی «جایگاه کنارۀ رود». با توجه به اینکه تمامی مناطق مسکونی و تمدن های بشری از کنارۀ رودخانه ها آغاز شده اند، بنابراین می توان نتیجه گرفت که روستا به همین معنی...
-
فطروس
واژهنامه آزاد
نام فرشته یا ملکی است که به علت کوتاهی درانجام وظیفه خداوند بالهای اورا شکست ودر جزیره ای دور افتاده ساکنش نمود اما بعد از تولد امام حسین وبه کمک جبرئیل پیکر خود را به قنداقه امام حسین مالید و شفا گرفت
-
بازار صیقل کومه
واژهنامه آزاد
در قدیم به دلیل شرایط استراتژیک محل عبور و مرور و استراحتگاه مسافران در کلبه هایی در آن منطقه بود و همچنین نعل های اسبان خود را صیقل مدادندو به مرور زمان دو کلمه صیقل کومه(کلبه) شکل گرفت.
-
خارس
واژهنامه آزاد
نام بخشی از دهکدۀ ییلاقی فشکور؛ این بخش به دلیل آب و هوای بسیار خوش و طبیعت بی نظیر آن مورد توجه خوش نشینان قرار گرفت و به شهرکی بزرگ و زیبا تبدیل شد. زمستان های پر برف و تابستان های خنک و مه آلود دارد.
-
اسکوروچی
واژهنامه آزاد
اسکورو محلی در بازار وکیل شیراز که در آنجا بسته بندی تحت فشار (پنبه و ...) و همچنین برنجکوبی انجام می گرفت. مالک آن محل پسوند شغلی «چی» را به واژه اضافه کرد و نام خانوادگی اسکوروچی را ساخت. درشیراز، به کسی که تحت فشار است، می گویند اسکورو شده. هم اکن...
-
کلیشاد
واژهنامه آزاد
کِلیشاد ـ ترکیب و خلاصه شده دو کلمه کُولی و شاد. این اسم به کولی های عشایری که بین شهرهای بزرگ فلات مرکزی و جنوب غربی در تردد بوده اند و با اسکان گرفتن در نزدیگی روستای ورگان توسط ساکنین محلی به این نام شناخته شدند. بدلیل شاد بودن این عشایر و انتقال ...