کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پله پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
پله
واژهنامه آزاد
پَلَه= دستپاچه، سردرگم
-
واژههای مشابه
-
کت پله
واژهنامه آزاد
کت پله:(cot Peleh)- به معنی راه آب .راه آب و پلهایی را که روی جوی آب میسازنند و آب از زیر آن عبورمیکند.
-
جستوجو در متن
-
اورچینه
واژهنامه آزاد
راه پله، پله،
-
راچینه
واژهنامه آزاد
پله
-
راچینه
واژهنامه آزاد
پلکان - راه پله
-
راچونه
واژهنامه آزاد
(محلّی) راه پله.
-
اورچینه
واژهنامه آزاد
در گویش شهرکردی به معنی راه پله می باشد
-
زین
واژهنامه آزاد
زیْنَ:(zina) در گویش گنابادی یعنی پله ، پلکان ، راه پله || زیْن:(zin) در گویش گنابادی یعنی از این ،از حالا ، از الاّن
-
پَپَله
واژهنامه آزاد
در لهجه زواره ای به معنی سوراخ هایی به اندازه قرار دادن پا در آن است که احیانا در چاه و یا دیوار ایجاد می شده و برای بالا رفتن از آن استفاده می کرده اند این کلمه در اصل پا پلّه یعنی پلّه ی پا بوده است.
-
راه چینه
واژهنامه آزاد
راه پله . پلکان . نردبان هم گفته شده . راهی که برای رفتن به بالای ساختمان یا پشت بام میباشد و به صورت پلکن است.
-
پازگینه
واژهنامه آزاد
راه پله، پلکان - به زبان محلی اهالی شر سنجان از توابع شهرستان اراک
-
خرپشتک
واژهنامه آزاد
در ساختمان های سنتی به آخرین پاگرد پله ها گفته میشود که شبیه به اتاق بوده و از آن برای ورود به پشت بام استفاده میشود . راه پشت بام .
-
پایو
واژهنامه آزاد
پایو:پای آو، پای آب ،در زبان محلی به دهانه قنات که به شکل آب انبارهای قدیم از طریق چند پله به پایین و دهانه قنات منتهی می شد می گویند