کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پشت به پشت دادن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
کیسل
واژهنامه آزاد
به معنی لاک پشت است . نام کردی لاک پشت است.
-
قفایی
واژهنامه آزاد
ضربه زدن به پشت گردن، پشت گردن زدن، سيلي زدن
-
استلقى
واژهنامه آزاد
اسْتَلْقَى: اسْتِلْقَاءً [ سلق ]: بر پشت خوابيد. اسْتَلْقَى : اسْتِلْقَاءً [ لقي ] على قفاه : آن مرد به پشت خوابيد.
-
خرپشتک
واژهنامه آزاد
در ساختمان های سنتی به آخرین پاگرد پله ها گفته میشود که شبیه به اتاق بوده و از آن برای ورود به پشت بام استفاده میشود . راه پشت بام .
-
آردا
واژهنامه آزاد
پشت سر هم-به دنبال هم-منظم
-
کوشکی
واژهنامه آزاد
(سده ای؛ خمینی شهر اصفهان) کوشکی به سکون شین. ساختمان بالای پشت بام؛ طاق راه پله هایی که به پشت بام منتهی می شود. در لهجۀ خمینی شهر، واژۀ پرکاربردی است.
-
دوما
واژهنامه آزاد
(اراکی) دُوما، به معنی عقب، پشت سر.
-
گرانه
واژهنامه آزاد
به ضم گ و تشدید ر به معنی پشت سر هم ، زیاد
-
ریقه
واژهنامه آزاد
در خوزستان به گونه ای لاک پشت آبی سبزرنگ ریقه می گویند
-
کردی کنک
واژهنامه آزاد
(به ضم کاف اول و فتح کاف دوم و کسر نون) خار پشت کوچک
-
خایر
واژهنامه آزاد
دور زدن پشت به باد و عوض کردن جای بادبان از راست به چپ یا بر عکس.(اصطلاح دریانوردی)
-
فراپی
واژهنامه آزاد
فَـــرا پـِـی = پشت سر، دنبال. (متضاد "فراروی" به معنی پیش رو، جلو. البته به نظر حقیر).
-
ابر
واژهنامه آزاد
اّبِّر(ab-ber) به معنی پرت کردن چیزی است برای اینکه دیگر قادر به پیدا کردن آن نباشیم . گم کردن با عمل پرت کردن شی به جای دور. به پشت ابر ها انداختن .
-
راه چینه
واژهنامه آزاد
راه پله . پلکان . نردبان هم گفته شده . راهی که برای رفتن به بالای ساختمان یا پشت بام میباشد و به صورت پلکن است.
-
آدگدو
واژهنامه آزاد
در گویش نواحی شمال استان کرمان به معنای پشت سر کسی حرف زدن، غیبت کردن، پچ پچه، درگوشی صحبت کردن