کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پس و پیش رفتن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
پس کردن
واژهنامه آزاد
جلو زدن:غلبه کردن در مسابقه یا نبرد پس کردن کسی:جلو زدن از کسی در دویدن:غلبه برکسی در مسابقه یا نبرد
-
پس افکند
واژهنامه آزاد
[pasafkand] چیزی که از کسی باقی بماند، ارث.
-
پس خوراند
واژهنامه آزاد
بازخورد
-
پس ملی
واژهنامه آزاد
(کازرونی) پَس مُلی؛ پس گردنی.
-
هوا پس است
واژهنامه آزاد
اوضاع خطرناک شده است.
-
جستوجو در متن
-
گوگله کردن
واژهنامه آزاد
چهار دست و پا راه رفتن نوزاد انسان پیش از آن که راه رفتن بیاموزد
-
لنجاره کش
واژهنامه آزاد
کشان کشان رفتن - پا کشیدن روی زمین و رفتن
-
فرگشت
واژهنامه آزاد
فر (پیشوند) + گشت (گشتن و تغییر یافتن). «فر» در اینجا اسم نیست و از این جهت به معنی فرّه و جلال و شکوه نیست، بلکه یک پیشوند است به مفهوم پیش رفتن و ادامۀ روند همین طریق داریم؛ فرسایش = فر + سایش. ساییدن متمادی و ادامه دار.
-
دووجا
واژهنامه آزاد
دووجّا رفتن به معنی عروسی رفتن یا رفتن به جای شاد است جا آخر کلمه به معنی مکان و دووجّا به معنی عروسی و جای شاد وطرب انگیز میباشد هم معنی کلمه دووتی است
-
گاکو
واژهنامه آزاد
(کرمانی)گوکو؛ چهار دست و پا راه رفتن کودک. || گاکو یا گوکو کردن: چهار دست و پا راه رفتن بچه.
-
واپس غیژیدن
واژهنامه آزاد
واپَس غیژیدَن:غیژیدن بمعنای چهاردست و پا راه رفتن، اما واپس غیژیدن بمعنای از زیر کار در رفتن است
-
پیشگام
واژهنامه آزاد
اسم مرکب ، ( پیش + گام ) پیشرو ، پیش قراول ، متقدمان در کار و یا عملی ، و...
-
گاگله
واژهنامه آزاد
(شیرازی) گاگِلِه؛ چهار دست و پا راه رفتن که به ویژه در بارۀ بچه های شیرخوار گفته می شود. (یکی از معانی غیژیدن نیز در فرهنگ دهخدا چهاردست و پا راه رفتن است.)
-
مخرام
واژهنامه آزاد
به ناز و کرشمه راه رفتن