کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پس باختن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
پس کردن
واژهنامه آزاد
جلو زدن:غلبه کردن در مسابقه یا نبرد پس کردن کسی:جلو زدن از کسی در دویدن:غلبه برکسی در مسابقه یا نبرد
-
پس افکند
واژهنامه آزاد
[pasafkand] چیزی که از کسی باقی بماند، ارث.
-
پس خوراند
واژهنامه آزاد
بازخورد
-
پس صبا
واژهنامه آزاد
پس فردا؛ در اصطلاح و به طنز به معنی هرگز به کار می رود.
-
پس ملی
واژهنامه آزاد
(کازرونی) پَس مُلی؛ پس گردنی.
-
پس پسا / pas-psa
واژهنامه آزاد
وارونه / برعکس / معکوس / نادرست / کَژ . (مثال:پَس پسا کاران= کارهایی که غلط و نادرست انجام می شوند)
-
هوا پس است
واژهنامه آزاد
اوضاع خطرناک شده است.
-
جستوجو در متن
-
باختن
واژهنامه آزاد
باختِن درگویش لرکی و باختِه، علاوه بر معنای ازدست دادن و بردوباخت در قمار به معنی رقصیدن و بازی کردن می آید که در زبان پهلوی هم به همین معنا آمده است ولی در زبان فارسی امروز منسوخ شده است
-
سر انداختن
واژهنامه آزاد
سر باختن، سر فدا کردن. || کسی را سر انداختن؛ در تداول عامه، او را متوجه کردن؛ او را ملتفت کردن؛ او را متوجه و ملتفت فراموش شده ای کردن. (لغتنامۀ دهخدا)
-
کرراب
واژهنامه آزاد
کراب با تجدید روی ر به معنی دلفین در زبان مردم هرمزگان فارسی اصیل نهنگ در فارسی هست ولی دلفین چرا وارد نشده قدمت دریانوردی ایرانیان بیش از این است که کلماتی مثل دلفین را از خارجی ها وام بگیریم این اسم رو خارجی داشته باشیم انگار که تازه با در یا آشنا...