کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پسر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
پسر
واژهنامه آزاد
کُر (لری بختیاری).
-
جستوجو در متن
-
وشکا
واژهنامه آزاد
پسر
-
boy
واژهنامه آزاد
پسر.
-
جقله
واژهنامه آزاد
پسر
-
پیر
واژهنامه آزاد
پسر
-
پیر
واژهنامه آزاد
پسر
-
بن هور
واژهنامه آزاد
پسر آفتاب. عبری، عربی، سامی. سفید رنگ. با آبرو. پاک. بن حور: پسر فرشته، پسر خدا.
-
رودک
واژهنامه آزاد
پسر بی ریش
-
رایموند
واژهنامه آزاد
پسر عاقل
-
مازستا
واژهنامه آزاد
نام پسر اول داریوش
-
پوران
واژهنامه آزاد
به معنی پسر
-
خرزو
واژهنامه آزاد
به پسر خاله گفته می شود.
-
خورزمار
واژهنامه آزاد
پسر خاله
-
آرسین
واژهنامه آزاد
پسر آریایی