کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پر آب و تاب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
پر آب و تاب
واژهنامه آزاد
پُرخُروش، جُنبَنده.
-
واژههای مشابه
-
پر گنه
واژهنامه آزاد
پرگنه یعنی مردم چند روستای همسایه .رویهم رفته برای اجتماع مردم یا میکروب ها می شود، بکار برود؛ مثلا معنی کلنی را می شود از آن برداشت کرد که لغتی برایش نداریم .کلنی استاف اوریوس می شود پرگنه استافیلوکوک طلایی .
-
پر تره
واژهنامه آزاد
توانمند
-
پر ابهت
واژهنامه آزاد
باشکوه.
-
پر کن
واژهنامه آزاد
وسیله ای برای انتقال برق به باطری که بزبان بیگانه به آن شارژر میگویند.
-
طبع پر شور
واژهنامه آزاد
کار پر شور,علاقه
-
سیمرغ زرین پر آسمان
واژهنامه آزاد
کنایه از خورشید است (مفاتیح الارزاق)
-
گسترده پر کرد
واژهنامه آزاد
پر گسترده ( مراد از پر در اینجا گلبرگ است )
-
جستوجو در متن
-
کش و قوس
واژهنامه آزاد
پیچ و تاب.
-
متکازین
واژهنامه آزاد
دست بافته ای با تارهای سقید پنبه ای پر تاب، با پود زمینه و پود اضافی که نقوش را بوجود می آورد مخصوص متکازینی هاست و در گروه نساجی سنتی قرار دارد.
-
رمق دیده
واژهنامه آزاد
تاب و توان از دست داده
-
آبدانان
واژهنامه آزاد
نام شهرستانی در استان ایلام-در لغت به معنی نگهداری آب و کسی که از آب حفاظت و نگهداری می کند-مکان پر آب
-
تباشیر
واژهنامه آزاد
إز تاب به معنای نور و آشوردن به معنای آمیختن است یعنی آمیختگی نور اول بامداد با تیرگی و داجی شب