کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
پری نوش
واژهنامه آزاد
پری در فارسی به معنای فرشته ونوش به معنای زندگی که میتوان به عنوان فرشته زندگی معنا کرد-نوش به معنای عسل میباشد که به عنوان ملکه عسل نیز میتوان معنا نمود
-
پری ناز
واژهنامه آزاد
نیکوخصالِ نازدار.
-
پری مهر
واژهنامه آزاد
دختر زیبای بامحبت.
-
پری پیش تاری
واژهنامه آزاد
زمان پیش از نگارش تاریخ، روزگار پیشا تاریخی، پیش از پیشینه تاریخی ، پیش از پیشینه تاریک ، پیشا تاریخ= prehistory
-
جستوجو در متن
-
پریسان
واژهنامه آزاد
پری روی _زیبا
-
خوش سیما
واژهنامه آزاد
پری رو.
-
پریماه
واژهنامه آزاد
زیباروی همچون ماه و پری.
-
پریزاد
واژهنامه آزاد
پری زاده ،نام کنیزک شیرین
-
آنیتا
واژهنامه آزاد
پری رقصان بر روی اب،الهه اب
-
ملاتش
واژهنامه آزاد
باسواد تشنه، پری تشنه، روحانی تشنه
-
پریسا
واژهنامه آزاد
مخفف پري افسانه اي در ايران باستان پريساتيس بوده است
-
فریناز
واژهنامه آزاد
فَریناز:آنکه مانند فری(در هندی باستان به معنای پری) ناز و کرشمه دارد.
-
مانیلی
واژهنامه آزاد
پری دریا زن ماهی، شاه ماهی ، حوری دریایی
-
مانلی
واژهنامه آزاد
منظومه نیما یوشیج به سال 1319 نام ایرانی به معنای پری دریایی برایم بمان (بمان به نام علی-امام اول شیعیان)