کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پرواز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
برنادت
واژهنامه آزاد
پرواز دختر جوان. پرواز جوانی
-
فلای
واژهنامه آزاد
پرواز.
-
خلوجینی
واژهنامه آزاد
پرواز کردن
-
فرواک
واژهنامه آزاد
بلند پرواز. || پیش گفتار سخن.
-
طایر
واژهنامه آزاد
پرنده ، پرواز کننده
-
پاراگلایدر
واژهنامه آزاد
وسیله ای جهت پرواز، شبیه چتر سقوط آزاد که با آن در کوهستان ها و نواحی ساحلی پرواز میکنند. چتربال.
-
پرناک
واژهنامه آزاد
پِرناک، جوان بالغ و برومند ، نوزاد پرنده آماده پرواز ، دور افتاده و مهجور
-
سورتی
واژهنامه آزاد
این عبارت که واژه ای مخصوص پرواز هر فروند هواپیما است بیشتر به صورتی چند سورتی پرواز به کار می رود. به نظر می رسد ریشه زبانی انگلیسی یا فرانسوی داشته باشد البته این واژه به اشتباه به صورت سرتی هم به کار می رود که این لغت به معنای تفکیک در اندازه است...
-
مرغ آمین
واژهنامه آزاد
(فولکلور ایرانی) نام فرشته ای که پیوسته در پرواز است و مدام آمین می گوید و هر دعا یا نفرینی که به آمین او برسد مستجاب می شود. (در شعر معروف نیما یوشیج، مرغ آمین فرشته نیست، بلکه پرنده است.)
-
قِندِر
واژهنامه آزاد
نوع و گونه ای از پرستو که جسه آن از گنجشک کوچکتر است و معروف است که باد می خورد در شهر دزفول دیده می شود . در ساختمان های کهن و قدیمی سوراخ هایی برایشن می گذاشتند تا بصورت لانه استفاده کنند . از صفات این پرنده ای است که فقط ز نقطه ارتفاع می تواند بپر...
-
مانیفست
واژهنامه آزاد
مانیفیست ،مانیفست ،بارنامه ،فهرست بارها،لیست وسایل ،قطعنامه ،اظهارنامه ،صورت بار،بازنمود کردن ،بارز،اشکار ساختن ،معلوم کردن ،فاش کردن ،اشاره ،خبر،اعلامیه ،بیانیه ،نامه بازرگانى: اظهار نامه ،فهرست بار کشتى ،ظاهر علوم هوایى: لیست همه مسافرین و بارها و ...
-
اودزدک
واژهنامه آزاد
اُوْدُزْدَکْ:(ouwdozdak) در گویش گنابادی جانوری است قهوه ای رنگ با پای دندانه دار و تیز که زمین را سوراخ می کند و به ریشة گیاهان آسیب می رساند، خوراکش کرم ها و حشرات می باشد، بال های کوچکی هم دارد که می تواند کمی پرواز کند و اکثر اوقات در کنار منابع ...
-
جنگ هوایی
واژهنامه آزاد
جنگ های هوایی:استفاده از قدرت هوایی یعنی تجهیزات و سامانه های پرنده و قابل پرواز در جنگ ها را جنگ هوایی گویند. جنگ هوایی در حالت ایده آل مستلزم کسب سریع برتری هوایی و یا سیطره (تفوق) هوایی توانایی حمله به هر هدفی و مقاومت در مقابل تلاش زمینی، هوایی و...
-
برسیان
واژهنامه آزاد
واژه ای اوستایی است - شامل بَرَ + سئِنَه، به معنای آغوشی برای باز ، یا همان پرنده معروف شکاری ، یا سیمرغ هم معنا می دهد . به معنای آغوشی برای پرواز کردن نیز هست . برسیان ، در گذشته های دور نام محلی بوده در حاشیة دجله و فرات و کوفة امروز،که روزگاری مش...
-
برسیان
واژهنامه آزاد
یک واژه اوستایی است - شامل بَرَ + سئِنَه ، به معنای آغوشی برای باز ، یا همان پرنده معروف شکاری ، یا سیمرغ هم معنا می دهد . به معنای آغوشی برای پرواز کردن نیز هست . برسیان ، در گذشته های دور نام محلی بوده در حاشیة دجله و فرات و کوفة امروز،که روزگاری م...