کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پرده 1 پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
شف
واژهنامه آزاد
پرده توری
-
مخدرات
واژهنامه آزاد
زنان پرده نشین
-
سادنا
واژهنامه آزاد
پرده دار کعبه
-
backcloth
واژهنامه آزاد
پرده پشت صحنه، زمینه
-
والان
واژهنامه آزاد
لبه چین دار پرده
-
آنتراکت
واژهنامه آزاد
1 - فاصله بین دو پردة نمایش ، میان پرده . 2 - وقفة کوتاهی که در مدت انجام یک کار بلند و طولانی ایجاد می شود.
-
چیلیک
واژهنامه آزاد
نام_آوایی برآمده از صدای پرده شاتر در دوربین های عکاسی است؛ این پرده بازدارندۀ ورود نور از بیرون به داخل لنز و در نهایت به سطحِ حساس است.
-
تلویحا
واژهنامه آزاد
تلویحاً - در پرده ، غیر صریح ، پوشیده ، سربسته ، نهانی ، در لفافه
-
تنالیته رنگ
واژهنامه آزاد
رنگمایۀ سراسری. رنگ غالب بر رنگ های دیگر در پردۀ نقاشی.
-
ترده
واژهنامه آزاد
ترده بر وزن پرده در اردکان و میبد و احتمالا مناطق دیگری از یزد به معنای موریانه است.
-
پروژکتور
واژهنامه آزاد
دستگاهی که برای ایجاد روشنایی زیاد به کار می رود، نورافکن (فره ). 2 - دستگاهی که به کمک آن تصویر را روی پرده نشان می دهند، فراتاب (فره ) منبع : معین
-
سینه راما
واژهنامه آزاد
سینمای سه بعدی ، سینه راما:سینه راما یکی ازپروسه های فیلمسازی پرده عریض است. درآغاز سه دوربین وسه پروژکتور به کار می رفت تا تصویری زیبا وباور پذیر ازموضوع مورد نظر ارائه دهد
-
سادینا
واژهنامه آزاد
سادینا " در زبان فارسی به معنی خادم کعبه ، پرده دار کعبه است ." سادینا " ریشه هندی دارد ادر زبان هندی " سادینا " به خانم هایی که در معبد کتاب مقدس را با صدای زیبا قرائت می کنند .
-
راک ماهور
واژهنامه آزاد
راکِ ماهور دستگاه ماهور یکی از گسترده ترین دستگاه های موسیقی ایرانی است و در ردیف های گوناگون در حدود ۵۰ گوشه دارد و به علت حالت و ملودی روانی که دارد اغلب به صورت موسیقی شاد در جشن ها و اعیاد نواخته می شود. این دستگاه دارای گوشه های متنوعی است که ب...
-
افغان
واژهنامه آزاد
فریاد، فغان، ناله، زاری، غوغا، فریاد از درد مصیبتی. همچنان نام قبیله یی است در مناطق مرزی بین افغانستان و پاکستان که شکل معرب اوغان می باشد شمع دل دمسازم بنشست چو او برخاست و افغان ز نظربازان برخاست چو او بنشست حافظ مبتلایی به غم محنت و اندوه فراق ...