کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پای در سنگ آمدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
پای مردی
واژهنامه آزاد
خواهشگری،میانجی گری،شفاعت
-
بیش پای
واژهنامه آزاد
آنچه بیشتر بپاید و دوام آورد .
-
پای بند
واژهنامه آزاد
پای بند به عهد:کسی که برسر قولش می ماند، به عهدش وفا می کند، وعده اش را فراموش نمی کند.
-
پای مردان دیو
واژهنامه آزاد
خدمتکارن و سربازان حکومت ستمگر.
-
جستوجو در متن
-
چپیره
واژهنامه آزاد
chapireh:گرد آمدن ،جمع شدن به جبیره در لغت نامه رجوع شود
-
گیرگیرو
واژهنامه آزاد
(سنگسری) به تکاپو افتادن، در مخمصه گرفتار آمدن.
-
تجر
واژهنامه آزاد
یک نوع سنگ در زبان کردی
-
برد
واژهنامه آزاد
در گویش بختیاری به معنی سنگ می باشد
-
سنگبانوس
واژهنامه آزاد
(محلی) در پناه سنگ؛ کسی که پشت سنگی سنگر گرفته باشد.
-
اکستنشن
واژهنامه آزاد
باز شدن، کش آمدن، در علم حرکت به معنی افزایش زاویه مفصلی
-
بسامد
واژهنامه آزاد
بِساْمَدْ:(besamad) در گویش گنابادی یعنی پیشامد ، اتفاق ، برخورد ، پیش آمدن مشکل و اشکال
-
شیل سیاه
واژهنامه آزاد
سنگ های ریز دانه حاصل از سنگ شدن رس ها که حاوی بیشتر یا معادل 5 در صد وزنی مواد الی باشند. این سنگ ها برای اکتشاف و استخراج مواد فلزی و مواد هیدروکربوری و هم چنین به منظور تحقیقات زمین شناسی ویژه اهمیت دارند.
-
پشنگه
واژهنامه آزاد
پاشیدن مایعات به اطراف، ترشح با فشار ،مثل زمانی که سنگ در آب می افتد
-
روغیدن
واژهنامه آزاد
روغیدن به لری در اندیمشک به معنای تمایل داشتن و خوش آمدن است روقیدن هم درست است