کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پاره کار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
پاره آتش
واژهنامه آزاد
اخگر
-
پاره ی جگر
واژهنامه آزاد
کنایه از عزیزترین کس فرد.
-
پاره ی جگر
واژهنامه آزاد
کنایه ازعزیزترین شخص که همان فرزند آدم است
-
جستوجو در متن
-
قیا
واژهنامه آزاد
(قَیا) پاره سنگی که برای میزان شدن دو کفه ترازو به کار میرود.
-
گافیدن
واژهنامه آزاد
(گ ا ف ی د ن) در شاهنامۀ فردوسی، به معنی شکافتن یا پاره کردن است. این اصطلاح وقتی به کار می رفت که در جنگ ها کسی بدن دیگری را با شمشیر یا شیءِ تیز ببرد .
-
کراوات
واژهنامه آزاد
(کِ) ( زُ نّ ) « کراوات همان دستمالی است که مسیحیان در گذشته آن را به کمر میبستند و اسم اصلی آن (زنار) است و امروزه با این نام میخوانند و این همان است فقط جایش تغییر کرده ، چون امروز آن را در کمر مسیحیان نمی توان دید و این نشانه مسیحی بودن شخص است ، ...
-
نبیک
واژهنامه آزاد
نبیک نامی است استخراج شده از نبیگ. نبیگ کلمه ای است از زبان فارسی پهلوی از ریشه نبشتن، به معنای کتاب. این کلمه در لغت نامه فارسی پهلوی که به کوشش پروفسور مککنزی استاد دانشگاه Gottingen گردآوری شده و انتشارات دانشگاه آکسفورد آن را به چاپ رسانده است در...