کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پارت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
پارتین
واژهنامه آزاد
بازماندۀ قوم پارت، از پارت
-
پارسو
واژهنامه آزاد
برخی اعتقاد دارند که مگا و آموگا یعنی قایقرانان و پارسو نیز معنی قایقران میدهد و شاید نام دریای پارس نیز به کلمه پارسو مرتبط باشد. پارسو:سرزمین پارت = خراسان، گرگان
-
بارثاوا
واژهنامه آزاد
پرسوه (parsava)، پرثو، بارساوا؛ سرزمین قوم پارت. نام قدیم خراسان در زمان اشکانیان و هخامنشیان. نام خراسان را از دوران ساسانیان بر این استان گذاشتند که در آن زمان بسیار پهناورتر از امروز بود و بخش هایی از افغانستان و ترکمنستان امروزی و... را در بر می ...
-
رزاس
واژهنامه آزاد
نام دلاور ایرانی. Rozas گل رزاس گلی مورد احترام و تقدس مردم پارت سمبل الهه ی باران برکت و رویش و بهار و آبادانی! گل رزاس همچو گل هوما گل سومای هندیان !نام گل صوفی اسلام است.(از دیدگاه دکتر شریعتی)
-
مزرج
واژهنامه آزاد
بنا بر تحقیقات انجام شده، نام سکونتگاه مِزِرج در ابتدا مِزَرگ (MEZARG) بوده که از دو واژۀ مِز (MEZ) و اَرگ (ARG) تشکیل شده است. مِز واژه ای اوستایی (پارسی کهن) به معنی بزرگ و با عظمت است و در بسیاری از نوشته های باستانی کاربرد داشته است. اسناد دلال...