کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ویر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ویر
واژهنامه آزاد
وبرُم نِی (یادم نیست) گویش سگزی اصفهان
-
واژههای مشابه
-
به ویر (be vir)
واژهنامه آزاد
به فکر
-
جستوجو در متن
-
flash memory
واژهنامه آزاد
درخش ویر (دِرَخش ویر). زبانزدِ تَشنیکی (فنی).
-
یاده
واژهنامه آزاد
(دَ/دِ)(اِ) حافظه ٬ویر.
-
memory
واژهنامه آزاد
ویر. زبانزدِ تَشنیکی (فنی). این واژۀ کهن پارسی را فردوسی هم در شاهنامه آورده است.
-
شلویر
واژهنامه آزاد
(قزوینی) باهوش، هوشمند؛ واژۀ ساخته شده از شل (دارنده) و ویر (هوش). || نام تپه ای در نزدیکی روستای عبدل آباد قزوین.
-
رجیستر
واژهنامه آزاد
آگاره. از ریشۀ "آگاشتن" به چَم "ثبت کردن". گونه ای ویر (حافظه) است که داده ها را پردازنده آنجا می خواند و می نویسد. در نوشته های تَشنیکی (فنی) آنرا، با واژه های بیگانه، "رجیستر" و "ثبّات" نیز می نامند.