کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ولتاژ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
limiter
واژهنامه آزاد
کران بند. برای نمونه، کران بند ولتاژ کران های بالا و پایین ولتاژ را می بندد.
-
voltage divider
واژهنامه آزاد
بخشگر ولتاژ، بخشگر ولت، بخشگر تنش.
-
محدود کننده
واژهنامه آزاد
کران بند؛ واژۀ پیشنهادی پارسی. آن همان limiter است که در بسیاری از دستگاه ها به کار می رود. برای نمونه، کران بند ولتاژ که کران های بالا و پایین ولتاژ را می بندد.
-
مقسم
واژهنامه آزاد
(پارسی سره؛ واژۀ پیشنهادی کاربران) بخشگر. برای نمونه، "پل مقسم ولتاژ" به پارسی می شود "پل بخشگر ولت".
-
رگلاسیون
واژهنامه آزاد
گنارش (گُنارِش). واژۀ پیشنهادی پارسی. این واژه و هم خانواده هایش از ریشۀ گُناردن در زبان پهلوی گرفته می شوند. (نگاه کنید به فرهنگ پهلوی مکنزی، winaardan). پس: رگوله کردن یا تنظیم کردن می شود گناردن؛ رگولاسیون یا تنظیم می شود گنارش؛ رگولاتور یا تنظیم...
-
تقسیم
واژهنامه آزاد
(پارسی سره؛ واژۀ پیشنهادی کاربران) بخش. یکی از چهار کنش بنیادین شمارش (چهار عمل اصلی حساب) است که در آن شماره ای را بر شمارۀ دیگر می بخشند (بخش می کنند). "تقسیم کردن" به پارسی می شود "بخشیدن" یا "بخش کردن". "علامت تقسیم" به پارسی می شود "نشانۀ بخش" ی...