کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ولایت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
ولایت فقیه
واژهنامه آزاد
حکومت و اداره جامعه اسلامی توسط فقیه جامع الشرایط
-
ولایت فقیه
واژهنامه آزاد
سرپرستی دین شناس.
-
جستوجو در متن
-
تالقان
واژهنامه آزاد
شهر یا قصبه در ومرکز ولایت تخار که نام مرکز ولایت تخار هم میباشد.
-
دایکندی
واژهنامه آزاد
[دایکُندی] نام یکی از استان (ولایت) های افغانستان است.
-
کجکی
واژهنامه آزاد
نام یکی از ولسوالی های ولایت هلمند، در جنوب افغانستان.
-
اوکل
واژهنامه آزاد
اُوکَل:قریه ای بسیار سر سبز و دیدنی در غرب ولسوالی شندند ولایت هرات
-
قلعه نو
واژهنامه آزاد
یعنی حصارنو. قلعه جدید,تازه و مرکزی ولایت بادغیس نیزبه این نام مسمی است یعنی شهرنو
-
مولی علیه
واژهنامه آزاد
مولی علیه در واقع «صغیر» یا «مجنون» یا «غیر رشیدی» است که عدم رشد یا جنون او متصل به صغر باشد. بنابراین، صغیر (مطلقاً) و مجنون و سفیه (در صورتی که جنون و سفه آنها قبل از تمام شدن صغر وجود داشته و بعد از بزرگ شدن هم ادامه پیدا کند) تحت ولایت پدر و جد ...
-
سنبلاغ
واژهنامه آزاد
سُنبُلاغ، واژه ی ترکی است. به معنایِ چشمه ی که از آن آب از زیر زمین می جوشد. در اصطلاح محلی آبی که از زیر زمین می جوشد، به آن بلوق بلوق می گویند. هم چنان سنبلاغ نام قریه ی است در ولسوالی مرکز بهسود مربوط به یکی از ولایت های افغانستان.
-
ایله
واژهنامه آزاد
ایله . [ ل ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مشهدریزه میان ولایت باخرز بخش طیبات شهرستان مشهد، دارای 250 تن سکنه . آب آن از قنات ، محصول آن غلات ، زیره و شغل اهالی زراعت ، مالداری و کرباس بافی است . (ازفرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
هری رود
واژهنامه آزاد
هَری رود، رودی است که از کوههای مرکزی افغانستان (هندوکش) سرچشمه می گیرد و با گذر از ولایت های غور و هرات در افغانستان، از مرز مشترک افغانستان و ایران می گذرد و وارد شنزارهای کشور ترکمنستان می شود. نام های هری و هریوا که نام های باستانی هرات هستند از ...
-
روزالدین
واژهنامه آزاد
روشنائی دین ، یعنی اگر هرچی تاریکی باشد ظلم باشد برای این نام روز دین است ، یعنی بهترین روزی که دین اسلام دارد . و همچنان فرزند قوام الدین عثمانی از اشخاص مهم قوم تاجیک بود در زمان های قدیم در ولایت فراه (افغانستان) قریه سنگزور نواسه الحاج فخرالدین ع...
-
ارتق ارسلان
واژهنامه آزاد
زنده گی نامه آرتق: درولسوالی اندخوی ولایت فاریاب دریک خانواده روشن فکرچشم به دنیا گشود.وعلاقه زیاد دررشته پهلوانی داشته وهمچنان ارتق یک مرد پهلوان وقوی بوده است. معنی آرتق: درکلمه عربی به معنی بازرگان ، درکلمه ازبیکی اضافه بوده است .
-
آقکپروک
واژهنامه آزاد
واژه ازبکی است به معنی " پل سفید" آقکپروک:اسم روستای در غرب شهر مزار شریف ولایت بلخ- افغانستان می باشد. براساس یافته های پروفیسور دوپری و دیگر محققین این روستا کهنترین شهر در آسیای جنوبی است ، که برای اولین بار حبوبات در این مکان کشت شده و حیوانات اه...