کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
وعدة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
متعودند
واژهنامه آزاد
وعده داده شده - امیدوار
-
مهاودت
واژهنامه آزاد
با هم وعده کردن و آشتی نمودن
-
شکم را صابون زدن
واژهنامه آزاد
به خود وعده خوش(خوب) دادن.
-
سر کار گذاشتن
واژهنامه آزاد
وعده پوچ دادن، به کاری بیهوده مشغول داشتن کسی
-
چی
واژهنامه آزاد
(کازرون، فارس) چئ به معنی غذا در وعده های مختلف روزانه است.
-
پای بند
واژهنامه آزاد
پای بند به عهد:کسی که برسر قولش می ماند، به عهدش وفا می کند، وعده اش را فراموش نمی کند.
-
بمبل
واژهنامه آزاد
بُمْبُل:(bombal) در گویش گنابادی یعنی بامبول ، کلک زدن ، زیر وعده و وعید زدن ، برخلاف قرار و قرارداد عمل کردن